I want to tell you some facts about Salafi and Wahhabi way of thinking. you may almost be familiar with this terrorist group. It is known with ISIS. they have Takfiri thinking. This kind of thinking, is a radical and stupidly judgments from some Islamic laws. It means They zoom in 2 or 3 Islamic laws and change them based on their thinking. they accuse other Muslims as kafirs (not Muslims or have no true believes). this is a New and false think and has no history in Islam religion. Not Sunni Nor Shia, with all of their differences, are Not Accept Wahhabism and Takfiri believes and Know theme as Deviating. I will tell you more about this dangerous Terrorist group....god willing.
به تازگی خبری منتشر شده مبنی بر اینکه «گروهک تروریستی «داعش» در موصل از مسیحیها جزیه میگیرد». جالب است که چند وقت پیش هم دست به تخریب کلیساها زده بود.
فردی در نظرات خبر، سوال کرده بود که مگر در زمان صدر اسلام، از اهل کتاب جزیه نمی گرفتند؟! پس این چیز عجیبی نیست.
الان شبهه چیست؟ این است که تصور شده اسلام واقعی، از اهل کتاب پول زوری به عنوان جزیه می گیرد و گرفتن پول زور از سایر ادیان، از مختصات دین اسلام است!! و چون این کار بسیار زشت و نادرست و ظالمانه است، پس دین اسلام، در این مورد حکم بد و سختگیرانه ای دارد!!!
جواب شبهه:
جزیه ای که قرآن گفته از اهل کتاب گرفته می شود، در نوع اول خود، در قبال خدماتی است که حکومت اسلامی (نه اسم بی مسمای این گروهک تروریستی) به آنها می دهد، آنها از جهاد برای حفظ وطن معافند، دولت ضامن امنیت و زندگی آنهاست، به عقاید و مناسک آنها احترام می گذارد و حتی اجازه ساختن کلیسا به آنها می دهد، در مقابل مبلغی به عنوان جزیه از آنها می گیرد. این فلسفه جزیه است. اما این تکفیری های لعنتی، خود را صاحب جان و مال مردم می دانند، از این حکم اسلامی سوء استفاده کرده برای رسیدن به اموال، حکم جزیه را ملعبه قرار داده اند. در حالی که جزیه در واقع باید به دولت عراق پرداخت شود، نه تکفیری لعنتی. (در این مورد مراجعه کنید به کتاب جهاد شهید مطهری ره)
نوع دوم جزیه، جزیه به هدف ذلیل کردن کسانی است که می گویند ما اهل کتابیم ولی به هیچ صراطی مستقیم نیستند و دست به سلاح برده و علیه حکومت اسلامی شورش کرده اند. اینجا می گویند با آنها بجنگید تا زمانی که خودشان جزیه دهند. (قاتلوا الذین لا یومنون بالله....من الذین اوتوا الکتاب حتی یوتوا الجزیه)
جالب است: گروهک تروریستی داعش که منشا ناامنی و قتل و خونریزی در کشورهای منطقه است و با پول امثال قطر و عربستان تغذیه می شود، در یک توهم خیالی، خود را «دولت» می پندارد و جزیه هم به زور می گیرد. فردا این مفسد فی الارض، از مردم با زور سرنیزه و شمشیر و تفنگ، خمس و زکات را هم می گیرد و می گوید باید به ما برسد! شارلاتان بازی تا چه حد است در این گروهک، خدا می داند. خودش مطابق قرآن مستحق حکم اعدام و صلیب است، آن وقت خود را حاکم بر مسلمین می پندارد و زرهای زیادی در می کند!
داعش یک گروه خشکه مقدس بی مغز است که ظاهر احکام خدا را بدون هیچ گونه فکر و عقلی به غلط ترین شکل به اجرا می گذارد. انصافا که خوب خلفی برای خوارج من الدین و مارقین هستند.
یک سرچی در گوگل کردم، جنبش سبز! دیدم گوگل نامرد هنوز که هنوزه عکس های تظاهرات های خیابانی و اغتشاشات بر سر مسائلی که از اساس دروغ بود را جزء اولین عکس ها آورده. شاید هم گوگل مقصر نبوده، ما از عمق فتنه بی خبر بودیم و هستیم.
یک خبری دیدم نوشته بود: خسارت جنبش سبز بالغ بر 100000000000000 تومان یعنی صد هزار میلیارد تومان! برآورد شده است. در مقیاس کل کشور شاید رقم دور از ذهنی نباشد. سوال: چه کسی خسارت زد؟ چه کسی ضامن است؟ چه کسی جبران می کند؟
شایعه را یک نفر می سازد، گروه اندک منافقین دانا، دغلباز، مغرض و کینه توز در جامعه آن را عمدا پخش می کنند. سپس گروه اکثریت جاهل بی خبر ناظر به حرف های مردم، آن را به شدت توسعه می دهند، و چه بسا فتنه از همین جا شروع می شود.
در فتنه، اول یک نفر یا جریان بهانه می شود (در فتنه 88، احمدی نژاد بهانه بود) بعد آن را گسترش می دهند به شالوده اصلی یک نظام، سپس اصل آن را منکر می شوند و در صدد براندازی اقدام می کنند.
سران منافق شایعه پراکن، یعنی فتنه سازان اصلی، پس از ایجاد فتنه، خود اندکی در آتش فتنه می دمند، مردم عوام را تحریک می کنند که: علیه خواص شورش کنید. آنها حق شما را گرفته اند؛ به شما دروغ گفته اند و شما مورد ظلم و ستم قرار گرفته اید...سعی می کنند حقوق غیرواقعی برای مردم بتراشند، و آنها را تهییج و تحریک کنند که بروند حق خود را بستانند. سپس جریان شکل می گیرد و مردم را با خود می برد به سرمنزل مقصود. یعنی همان اهداف منافقین دغل باز. بعد از آن از صحنه کنار می روند و به کنجی می خزند. (و چه بسا در ته دل به عوام الناس می خندند!)
فتنه گران اصلی خائن اند به میهن. حتی اگر فهمیده باشند که بیراه می روند. فتنه گران اصلی، ظالمند به مردم. باید حق مردم را ادا کنند، ولی از عهده آنها بر نمی آید. این خائنین ظالم، حداقل باید منزوی شوند. نیابد پُست بگیرند. نباید در پست های مدیریتی قرار بگیرند. نباید وارد تشکیلات دولت شوند...اما....چه بگویم که این اتفاق نیفتاد.
خیلی حواسمان به فتنه بعدی که در راه است باشد. خدا کند عوام الناس چشم و گوش را بیشتر باز کنند و هر چه پخش شد را باور نکنند...هر چه از ده بیست نفر شنیدند را باور نکنند. همین یک نکته کافی است که مردم در دام فتنه نیفتند. همین که مردم بفهمند که یک حرف را باید اول تحقیق کنند، بعد باور...نه اینکه اول باور کنند سپس بر اساس آن عمل!!!
صحنه را تصور کنید:
خانومه نشسته توی آرایشگاه، داره 8 قلم آرایش هلندی و بورکینافاسویی می کنه که بره توی خیابون برج زهرمار بشه. بعد به صندلی بغل دستیش که اون هم دسته کمی نداره، میگه:
- خانوم خانوما...ماهواره هم این روزا چیزای بدی پخش می کنه هاااا...(خودتون نحوه تلفظ این الف رو بلدید که؟!)
- مگه چی گذاشته حالا؟
- هیچی...اِوا خاک به سرشون...توی تام و جری که مال بچه هاس...نشون می ده تام به جری می گه: مشکلی نداره من با مامانت دوست بشم؟!!!!
[یعنی حلقومت توی لوزالمعدم....غلیظظظظ بخونید]
پیدا کردن پرتقال فروشِ تهاجم فرهنگی کُن در اینجا، خالی از لطف نمی باشد
ایها التکفیریین! الوهابیین و السلفیین!
یا ایها الداعش و النصرة، ایها الجیش العدل و جیش الاسلام
یا ابناء الارهاب فی العالم. انتم الکفرة الفجره بقتلکم المسلمین فی السوریا و العراق. انتم اعداء الله تعالی.
انتم المفسدون فی الارض و جزائکم قطع الایدی و الارجل من خلاف و الصلیب.
انتم ابناء الیزید اللاعب بالکلب. انتم ابناء الیزید الشارب الخمر و الفاسق المتجاهر.
انتم الذین تقیمون بالعمل الانتحاریه؛ تقتلون انفسکم لتقتلوا سائر المسلمین الموحدین المهللین و المکبرین. فانتم اعداء الله و اعداء رسوله و اعداء المسلمین جمیعا، حق علیکم عذاب القریب. ان شاء الله تعالی.
لعنة الله علیکم بتکبیرکم و الله یعذبکم فی الدنیا و الآخرة باعمالکم الخبائث ان شاء.
انتم تقولون شیئا بالسنتکم و قلوبکم یکذبها. انتم قاتلین الناس و ذو سبعیة جاهلیة. قلوبکم من الحجارة فهی اشد قسوه و لا تفقهون حدیثا.
فماذا فعل بکم الشیعة فتریدون قتلهم؟ هل هم قاتلو آبائکم و امهاتکم؟! هل هم غاصبوا اموالکم؟! لا. بل انتم ذو احقاد بدریة و خیبریة و حنینة. انتم الخوارج من الدین و المارقین. انتم ذو عصبیة جاهلیة، لا تعقلون شیئا من الدین و بالحق اقول: لا ایمان فی قلوبکم بل انتم جنود الشیطان و خیله و فرسه.
انتم المنافقین....لقد وصفکم الله تعالی فی کتابه: اذا جاءک المنافقون قالو نشهد انک لرسول الله. والله یعلم انک لرسوله و الله یشهد ان المنافقین لکاذبون.
لقد کذبتم بالشهادة علی توحید الله و یوم القیامة تشهد السنتکم بانکم کنتم کافرین.
یا ابناء الشمر و عمر ابن السعد الملعونین. با ابناء ابن مرجانه . یعنی الدعی ابن الدعی. انتم خلفاء من قتل ابن رسول الله (صلی الله علیه و آله) بکربلاء. انتم اقرب الناس من بنی امیة الذی لعنهم الله تعالی فی القرآن: و الشجرة الملعونة فی القرآن. انتم الذین تستهزئون آیات الله، فمسخکم الله تعالی : فقلنا لهم کونوا قردة خاسئین.
انتم الذین لعنکم الله: من لعنه الله و غضب علیه و جعل منهم القردة و الخنازیر و عبد الطاغوت.اولئک شر مکانا و اضل عن سواء السبیل. لقد رضی الطاغوت (الامریکا و الاسرائیل) عنکم بفتنتکم فی بلاد الاسلامیة. فی سوریا و العراق و باکستان. انتم عابدون الطاغوت یعنی امریکا و تتبعون سبیل المفسدین.
قاتلکم الله ان شاء الله بقدرته، و یقطع دابرکم و یقمع اصولکم و یهدم بناءکم، لانکم تبنون بناء الشرک و النفاق.
الهی لا تجعل للکافرین و التکفیریین و الوهابیین و السلفیین علی الارض دیارا. انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لا یلدوا الا فاجرا کفارا.
آمین.
سلام. حتما با دیدن تیتر تعجب کردید. اما واقعیت است. جدیدا در جامعه میان قشری از زنان متاهل این اعتقاد باطل در حال گسترش است که: ما باید با حجاب ناقص و آرایش و حالتی مملو از جلب توجه به خیابان برویم تا به شوهرمان بفهمانیم که اگر سر و گوشت بجنبد و بخواهی غیر از ما به سمت شخص دیگری متمایل شوی، ما هم خریدار زیاد داریم و ما هم مقابله به مثل می کنیم!! یعنی برای این افراد، با تیپ و ظاهر نامناسب و مستهجن حاضر شدن، ابزار قدرتی است که شوهر را متمایل به سمت دیگری نکند و چماقی است که در صورت لزوم، بر سر وی کوبیده می شود.
الآن به قول رفقا باید از مزخرفی این سخن، رفت و در افق محو شد!! یعنی کپی لوک خوش شانس.
این سری حرف ها که به سرعت بین مردم پخش می شود را می گویند شبهه. یعنی حرف بی اساس و باطلی که مثل موریانه در ذهن ها تکثیر می شود و بی هیچ فکر و منطقی فقط دائما تکرار می گردد که ضربه اش را وارد کند.
رفع شبهه: 1- هر آدم عاقلی که این شبهه را می خواند، فورا می گوید: خب شما که به این دلیل بدحجاب می گردی، داری شوهرهای دیگران را جذب می کنی و آنها را به خود شیفته می کنی. یعنی کاری می کنی که آنها سر و گوششان بجنبد و به سمت شما متمایل شوند. خب این شد نقض غرض. یعنی شما یک هدفی داری، بعد داری عکس و ضد و نقیض آن هدف عمل می کنی. مگر شما نمی خواستی شوهرت به سمت شخص دیگری نرود؟ خب امثال شما اگر بدحجاب آمدند بیرون، شوهرت هم به سمت آنها می رود. پس راه این هدف شما، این نیست. بلکه این کار، ضد هدف شما و حرکت در مسیر عکس جهت است.
با این کار باعث می شوید مردان جامعه، دیگر همسرانشان را دوست نداشته باشند و به آنها زیاد محبت نکنند...چرا که متاسفانه دلشان به سمت شما متمایل شده است...لذا شما هم در یک تزلزل، یک اختلاف و درگیری، یک خیانت بزرگ که همان در هم پاشیدگی بنیان خانواده است، شریک هستید. چه این را بپذیرید و چه نپذیرید...وچه خود را به بی خیالی بزنید.
(بعضی می گویند: خب مردان نباید این قدر ضعیف باشند که زود متمایل نشوند!... پاسخشان این است: شما مثل کسی هستید که روضه گریه آور و محزون پخش می کند بعد توقع دارد مردم گریه نکنند. این توقع بیجایی است. خاصیت روضه این است که می گریاند. شما هرگز نمی توانید با طبیعت همه مردم مبارزه کنید. پس باید مطابق با اقتضائات آن عمل کنید...نه اینکه خلاف آن را انتظار داشته باشید.)
2- آیا می شود با گناه کردن، جلوی گناه دیگران را گرفت؟ وقتی می خواهید شخصی، دیگر به سمت مصرف تریاک نرود؛ آیا هرگز سعی می کنید او را به مشروبات الکلی معتاد کنید؟ آیا این کار منطقی و عقلانی است؟ بلکه طبعا حماقت است.
3- شما چگونه این قدر به خود یقین داری که خودت در دام سایر مردها نمی افتی؟ یعنی شما این قدر به خود مطمئنی؟ قطعا وقتی تقاضا برای ایجاد ارتباط از ناحیه مردها برای شما خیلی زیاد شد، شما هم می لغزی و خواه ناخواه به سمت آنها متمایل می شوی. سپس زمینه برای ارتکاب خیانت فراهم می شود. و شما می شوی همان کسی که رفت دزدی را دستگیر کند، اما در این راه مرتکب قتل شد!
آنچه ما قصد داریم بیان کنیم، به قدری شایع است که چه سایت های این طرفی و چه آن طرفی این اشتباه را مرتکب شده اند. اول باید یک مقدمه بگویم:
از وقتی رسانه های تصویری مجازی پا به عرصه وجود گذاشته اند، یعنی از وقتی تصویر غیرواقعی متحرک (یا همان فیلم) اختراع شده است، نسل جدیدی از ابزارهای اطلاع رسانی پدیدآمده که ویژگی های کاملا متفاوتی از رسانه های قبل از این که بصورت صوتی و یا متنی بود، داشته است. ویژگی های خیلی متفاوت و به تبع تاثیرات متفاوت. خیلی ساده بگویم. مثلا وقتی ما یک داستان را تعریف می کنیم برای کسی، از یک رسانه صوتی استفاده کرده ایم. اما وقتی همان داستان را به صورت فیلم، با استفاده از بازیگران می سازیم و نشان می دهیم و پخش می کنیم، از رسانه تصویری مجازی استفاده کرده ایم.
نکته خیلی خیلی مهم این است که بدانیم این دو نوع بیان، خیلی با هم فرق دارد. هر کدام قواعد و مقررات خاصی دارد که ممکن است در یکی آزاد باشد و در دیگری، ممنوع باشد. یا چیزی را در یک بیان بتوان گفت و در دیگری اصلا نتوان بیان کرد. لزوما نباید هر چیزی را که می توان با زبان بیان کرد، در فیلم هم نشان داد. و نیز نباید هر چیزی که می خواهیم در فیلم نشان دهیم، در زبان هم بیان کنیم.
یک مثال خیلی ملموس: مثلا ما می دانیم در جامعه فساد اخلاقی وجود دارد و این را با زبان می گوییم که دیگران هم بدانند و نسبت به آن آگاه باشند. اما آیا می توان برای اینکه همین مطلب را به مردم نشان دهیم، فیلمش را پخش کنیم؟! متاسفانه برخی عوام و حتی مسئولین بی بصیرت، می گویند برای این که مردم خیلی ملموس تر و عینی تر درک کنند که یک مطلبی وجود دارد، باید حتما فیلمش را ببینند. چه فیلم مستندش و چه فیلم نمایشی اش. این تفکر، اگر از روی غرض و مرض نباشد، بسیار می تواند ضربه زننده باشد. اشکالی که به بسیاری از فیلم ها گرفته می شود، ناشی از همین تفکر غلط است. آیا واقعا باید هر آسیب اجتماعی را به مردم نشان داد که نسبت به آن آگاه شوند؟
جواب واضح است. مسلما خیر. چون فیلم با بیان زبانی و کلامی فرق دارد. اثراتش خیلی گسترده تر است. بدآموزی های خاصی بر آن مترتب می شود. فسادهای بی شماری بر آن بار می گردد. پس باید دید، این چیزی که می خواهد پخش شود، روی مخاطب چه اثراتی دارد؟ این آگاه کردن به چه قیمتی قرار است انجام شود؟!
این همه گفتیم که چه بگوییم...؟
از وقتی تکفیری های کافر و سلفی های پست در سوریه شروع به جنایت و خونریزی کرده اند، یکی از مهم ترین کارهایشان فیلم و عکس گرفتن از جنایاتشان بود. دقت کنید: خودشان این کار را می کردند. بعد در شبکه های اجتماعی امثال syriatube.com که به نظر ما، یک سایت وهابی الاصل است، منتشر کردند تا همه دنیا شاهد کارهایشان باشند. آنها از این کار چه هدفی داشته و دارند؟ احسنت! آیا جز این که ترس و رعب و وحشت از خود میان مردم دنیا ایجاد کنند، غرض دیگری هم دارند؟ می خواهند اولا مسلمانان را بترسانند که زود تسلیمشان شوند. (ارعاب-terrorism) ثانیا دنیا را از اسلام زده کنند و چهره خشنی از دین و شعارهای مقدس اسلامی مثل لا اله الا الله و الله اکبر نشان دهند(اسلام هراسی- Islamophobia) ثالثا: آتش کینه وحشیانه خود و خوی درندگی خود را اطفا کنند.
حالا ما چه کردیم؟ آمدیم در اخبار سایت ها و روزنامه ها، عکس ها و فیلم هایی از همان جنایات را با انواع تیترهای گوناگون و جذاب مثل +18 و 18+ و «برخی تصاویر ممکن است با روحیه شما سازگار نباشند!» یا «بیماران قلبی نگاه نکنند»، «برخی تصاویر ممکن است باعث آزردگی شما شوند، تحمل ندارید نگاه نکنید»، «کودکان نبینند» و... منتشر کردیم. تصاویر کلوز آپ (close up) از سربریدن یک شیعه که دست و پایش بسته شده است، چه واقعیتی را می خواهد به ما منتقل کند؟!! چه آگاهی ای می خواهد به من مخاطب ببخشد؟! جز این است که احساسات من را بسیار تحریک می کند، به حدی که چند روز فکرم را به خود مشغول و مغشوش می کند؟ آیا نمی توان همین را با زبان برای مردم بیان کرد که اثرات بعدی اش را هم نداشته باشد؟ این که در سوریه شیعیان را می کشند صحیح است و باید گفته شود و در حد معمول جهت آگاهی نمایش داده شود، اما صحنه مکشوف جنایت، چه فایده ای دارد؟
یعنی بدون تعارف بگویم، به آنها کمک کردیم و دل آن تکفیری های کافر از ما راضی شده!! چرا که کار آنها را ساده کردیم. آنها اسلام هراسی می خواستند. ما برایشان کردیم، آنها ترس و رعب و وحشت در دل مسلمانان می خواستند. ما با سایت هایمان برایشان انجام دادیم. آنها تخریب روحیه حماسی و شجاعت ملت اسلام را می خواستند، ما کمکشان کردیم. آنها توهین به مقدسات اسلامی می خواستند، ما با انتشار کلیپ ها، این کار را کردیم. مخاطب بسیار بالایی هم جذب کردیم، این تیترهایی که عکس های بسیار خشن و بسیار وحشتناک در آن است، سربریدن ها، تکه تکه کردن ها، گردن زدن ها و... برای بسیاری از مخاطبین، چون امری جدید است، خب جذاب است. دقیقا مانند تیترهای جنسی که در سایت های ما متاسفانه پر است.
بصیرتی که آقا گفت، کجا رفته؟ هیـــــــــــــــــچ معلوم نیست
قل ادعوا علی بصیرة انا و من اتبعنی
کسی که به یک دین الهی واقعا اعتقاد داره، آیا مقبره یاران باوفای پیغمبر آن دین رو تخریب می کنه؟ معلومه هرگز.
این هم یک دلیل دیگه برای همان حرفی که اینجا زدیم در مورد تکفیری های داعش و النصره: تکفیری ها مسلمان نیستند. آنها دشمن مسلمانان هستند.
Takfirees in Syria are not muslims. they are enemies of Muslims. Becouse currently they destroyed shrine of "Oveis Qarani" and "Ammare Yaser". These two mans are the nearest friends of holy prophet of Islam (Muhammad-peace upon him). These two are good Sahabees of the holy prophet.
So...who destroyed shrine of Sahabees, IS NOT a Muslim. They lie that they believe in Islam religion. They are NOT HUMAN too. They are WILDS. Becouse they Kill other people Barbaricly. Cuting others "Head" or Eating peoples HEART!
چندروز پیش بر حسب اتفاق به خانه غریبه ای رفته بودیم. مشغول صحبت بودیم که بنده چشمم به صفحه تلویزیون آنها افتاد. ابتدا خیال کردم تلویزیون خودمان سریال تاریخی جدیدی ساخته است- آخر من به سریال های تاریخی و مذهبی علاقه دارم-. صحبت هایی که رد و بدل می شد و دیالوگ ها، همه فارسی بودند و با دوبلرهای به نسبت حرفه ای. تیپ و قیافه افراد هم می خورد که شبیه شخصیت های تاریخی ایرانی باشند. کمی که گذشت تصویر ثابتی آمد که عنوان فیلم در آن نوشته بود: حریم سلطان. قبل از این، چیزهایی از محبوبیت این سریال ماهواره ای شنیده بودم، اما تا به حال از نزدیک ندیده بودم و حس کنجکاوی مرا کشاند که دقایقی ببینم این فیلم محبوب نزد خانواده های ایرانی، چیست. ابتدا نکته ای که توجه من را جلب کرد، پوشش خانم ها بود که متاسفانه از قسمت بالا برهنه بود. چند ثانیه بیشتر نگذشته بود که دیدم فیلم دارد به سمت جاهای خطرناک و زشتی می رود. با کمال وقاحت روابط زن و مرد و تماس آنها نشان داده می شود، رقص و شهوترانی و شرابخواری نشان داده می شود. .... و دیدم دیگر نمی شود به آن نگاه کرد.
من در همان چند دقیقه، در این فیلم، هیچ نوع صحنه سازی خیلی خاصی، کار رسانه ای خیلی جالبی و یا حتی طراحی منحصر به فردی ندیدم. مثل اینکه تنها فرق این سریال با سریال های خودمان این بود که در مسائل جنسی قبح شکنی می کرد و به راحتی روابط مستهجن را نشان می داد. اتفاقا از نظر کیفیت ساخت، به هیچ وجه به پای سریال هایی مثل مختارنامه، ولایت عشق و حتی غیاث الدین جمشید کاشانی نمی رسید و صد درجه از آنها پایین تر بود. حقیقتش این قبح شکنی و روابط آزاد، آن هم با دیالوگ های فارسی و ژست ها و لباس های ایرانی بسیار ذهن من را درگیر کرد و احساس خطر کردم. یعنی واقعا همچنین سریال بی ادبانه ای، دستمایه تفریح خانواده های ایرانی- اعم از زن و مرد و پسر و دختر کوچک و بزرگ- شده است؟ این سریال، به حدی رابطه غیراخلاقی را بین زن و مرد عادی نشان می دهد، و به حدی در آن از این صحنه ها فراوان یافت می شود، که در دل و ذهن مخاطب، پس از چندی هیچ حساسیتی نسبت به زشتی آن نخواهد ماند و گناه، عادی سازی خواهد شد. فرد بیننده هم پس از چند بار دیدن، انجام عمل مشابه نیز برای او امری عادی خواهد شد. شاید یکی از علل این که در جامعه به راحتی فرد بدون هیچ گونه دغدغه و خجالتی اقدام به بدحجابی و قبح شکنی پوشش و روابط در جامعه می کند، همین باشد.
جنگ نرم دشمن را جدی بگیرید...
خدا رحم کند...
ما هرگز قصد انتقاد به هیچ کسی که به دولت مربوط است را نداریم!
حاج آقای فرحزاد و نجم الدین شریعتی، دو فرد رسانه ای عزیز که عمر خود را در برنامه های مذهبی گذرانده اند و ماحصل آن برنامه «سمت خدا» است، در آخرین قسمت این برنامه به تهیه کنندگی آقای رکنی، که فردی دغدغه مند و زحمتکش است، به بیان مطالبی پرداختند که تعجب و اندوه را در دل مخاطبین ایجاد کرد. ابتدا مجری برنامه با بیان اینکه پس از پنج سال ادامه داشتن این برنامه، از آن خداحافظی می کند و دیگر به این برنامه نخواهد آمد، از همگان حلالیت می طلبد و در عین حال ذکر می کند که آقای رکنی از این به بعد تهیه کننده این برنامه نیستند. سپس حاج آقای فرحزاد سر درد دل را با مخاطبان باز می کند و ماجرا را این گونه بیان می کند: "من که شخصا به این کار راضی نیستم. من خدمت بینندگان حوادثی را که پیش آمده می گویم: اخیرا یک تنش هایی میان مدیران سیما و آقای رکنی پیش آمده.... ما بنا نداشتیم روی آنتن این صحبت ها را بکنیم...ما اینجا چندماهی با مدیران مسئولی که قصد داشتند جناب آقای رکنی را تعویض بکنند جلسات متعددی گذاشتیم گاهی 5 ساعته و خواهش کردیم و ریش جنباندیم و التماس کردیم ولی با کمال تاسف - من وقتی می آمدم گریه ام گرفته بود!...روی ما را زمین زدند و آقای رکنی را کنار زدند و نفر بعدی هم آقای شریعتی دارند خداحافظی می کنند. ما واقعا به این کار راضی نیستیم. یعنی اگر آقای رکنی و آقای شریعتی نباشند ما با بقیه عزیزان هم جلسه خواهیم گذاشت و نخواهیم آمد. ولی همین جا عرض می کنم به مسئولینی که این کارها را می کنند، برنامه سمت خدا جا بازکرده است در دل های مردم. حالا فرصت نیست من برکات سمت خدا را بگویم. ...من از همه خواهش دارم. از علما و مراجع، مقام معظم رهبری، و بزرگان بیایند واقعا این مساله را حل بکنند. کارشناسان جدید و تهیه کنندگان جدید آن سمت خدایی که باید بشود نمی شود.... من از همه مسئولین خواهش دارم که این مساله را جدی بگیرند. اگر تا جمعه حل کردند مساله را که حل کردند، اگر حل نکردند کل کارشناسان خداحافظی می کنیم و واقعا از همه از صمیم دل حلالیت می طلبیم که ما را عفو بکنند و ببخشند و دیگر خودشان می دانند این مسئولینی که این برنامه را درست کردند. با نگاه باز و سعه صدر به این مسائل نگاه بکنیم... این واقعا خیلی کم لطفی های فوق العاده بوه ...
خطاب به مدیران صدا و سیما عرض می کنم: حواستان باشد جامعه ای از بهترین و خبره ترین متخصصین مذهبی کشور را که از محبوبیت بالایی نیز برخوردارند از خود نرانید که اگر جای آنها خالی باشد، غنای مذهبی و دینی صدا و سیما پایین می آید. سمت خدا تعطیل شود، به جایش "سمت شیطان" قابلیت مانور پیدا می کند.
خطابه به مردم عزیز و مخاطبان این برنامه هم عرض کنم: لطفا درخواست مردمی را برای عدم برکناری عوامل برنامه سمت خدا بالا افزایش دهید و سعی کنید از طرق ممکن، چه نامه، چه تلفن، چه ایمیل، چه پیامک و چه حضوری، این درخواست عمومی را به گوش مدیران برسانید، زیرا امروز، استفاده بیش از پیش از کارشناسان خبره مذهبی و کسانی که عمیقا با دل مردم گره خورده اند در صدا و سیما، برای سلامت جامعه خود ما و ایجاد محیط امن و آرامش برای ما و خانواده ما مفید و موثر است.