که میدان داد این نو کیسه ها را؟

و لئن کفرتم ان عذابی لشدید.

بهانه چال کردن و معدوم کردن یک میلیون و هفتصدهزار کیلوگرم سیب زمینی در استان فارس، «تنظیم بازار» است. و این تنظیم بازار یعنی پرترشدن جیب دلالهای بزرگی که از هر کیلوگرم سیب زمینی که از کشاورز می خرند، 800 تومان سود می برند. یعنی همه از گرسنگی هم بمیرند، به درک. بهتر که بمیرند...فقط جیب ما که دارد از آن پول می ریزد و سرریز می شود، دو سه روز سرریز نشود فاجعه است. یعنی دسر مرغ کنتاکی بعد از نهار چلوکباب و چلوجوجه و خوراک بره ما، وزنش کم نشود...یعنی سونای منزل ما، دمای آبش کمی کم نشود....یعنی وزن 127 کیلوگرمی ما، 1 گرم کم نشود...

مگر می شود سیب زمینی که از سر زمین برداشت می شود غیرقابل استفاده برای انسان و دام باشد؟ اگر راست می گویید چرا تحقیقات گیاه پزشکی ضمیمه کار نیست؟ سیب زمینی بهاره و پاییزه فرقش چیست؟ چطور میوه های یک سال نگهداری شده در انبار در میوه فروشی ها انبار می شود و سال آینده به بازار عرضه می شود، بعد سیب زمینی که ماندگاری معمولا زیادی دارد نباید عرضه شود؟

و سوال ما این است:

به چه  حقی روزی خداوند به بندگان را این طور امحا می کنند؟

به چه مجوزی غذای مردم را به بهانه کثیفی مثل پول از بین می برند؟

به چه جرئتی این همه فقیر را در جامعه گرسنه رها می کنند و با شکم پری، غذاها را دور می ریزند؟

به چه دینی این همه نعمت خداوند را تباه می کنند؟

به چه حقی اسراف می کنند؟ فساد می کنند؟ تباهی به بار می آورند؟ پول بیت المال مسلمین را دور می ریزند؟

دولت باید جواب دهد

لطفا عکس ها را تک تک نگاه کنید. روی هر کدام از عکس ها حداقل 10 ثانیه تفکر کنید. حال به خودمان بیاییم...چه کرده ایم؟!.....چه نکرده ایم...؟!

به تازگی در اینترنت جنبشی راه اندازی شده به نام «ساپورت شلوار نیست»! البته در سایت های خارجی. خیلی عجیب است. می توانید در گوگل سرچ کنید: leggings are not pants بعد می بینید چه موجی درست شده. بله. در آمریکا و اروپا هم علیه ساپورت پوشی اعتراضات اجتماعی وجود دارد. مردم معترضند. روی تصاویری که در آن ساپورت پوشیده شده معمولا خط قرمز زده اند و نوشته اند: ساپورت شلوار نیست. یا شلوارهای شما کجا هستند؟!!

ما می گوییم: متاسفانه مردم ما شده اند جیره خوار فرهنگ منسوخ شده غربی ها! یعنی یک چیزی مدتهاست در غرب منفور شده است و مردم اصلا آن کار یا عمل را انجام نمی دهند، بعد ما تازه در ایران آن را بعنوان مد و به روز بودگی و آپدیت بودن استفاده می کنیم. امروز ساپورت در غرب منفور است، علیه آن مردم هم معترضند، زیرا اعتقاد دارند اخلاق اجتماعی را با نپوشیدن شلوار، برخی زیرپا گذاشته اند. حال ببینید چقدر ما مشکل فرهنگی داریم؟ چرا ما باید شلوارهایی که کارگران غربی پا می کردند، بعد بعلت پاره شدن ، روی آن وصله می زدند یا نمی زدند و بصورت عمودی بخش هایی از آن پاره می شد، ....بعد همین پارگی شلوار بعنوان مد جدید برود پای جوانان ما؟! بهتر است بگوییم: برود در پاچه جوانان ما!!!!

فرهنگ دست چهارم کثیف سطح پایینشان را برای ما بعنوان مد تبلیغ می کنند!! جالب است. ببینید چقدر غربی ها به ما احترام می گذارند!

مدتی بود مطالب مربوط به تعدد زوجات را دنبال می کردم. برایم جالب بود که در مورد این حکم طلایی دین مبین اسلام هم افرادی هستند که مطلب می نویسند. بحث می کنند و دستی بر کیبورد دارند! وبلاگی که اولین بار پس از جستجوی گوگلی به چشم می آمد، وبلاگ تعدد زوجات مربوط به آقای «علی تمام زاده» بود. چه مطالب زیبا و چه استدلال های قشنگی کرده بود. جالب بود که مخاطبان خانم این وبلاگ نیز نظرات مثبت خود را نسبت به تعدد زوجات به آقای تمام زاده بصورت کامنت یا نظر خصوصی ارسال می کردند. (لینک وبلاگ تعدد زوجات). یک موجی ایجاد کرده بود. زیرا ایشان مطابق نظرشان: تعدد زوجات درمانی برای حل مشکلات تنهایی میلیون ها زن مطلقه و بیوه و دختران بی همسر بود و این شعار وبلاگ اوست. 

چند وقت بود علی آقا در مورد مدافعان حرم و خاطراتشان می نوشت. در مورد شهید صابری و .... یکبار پستی زده بود به نام «بازگشت از سرزمین زیتون ها» و آنجا گفت که برای دومین بار از سوریه برگشتم. و شعر زیبایی نیز نوشته بود. بعد وبلاگش را به مدافعان حرم تغییر داد اما همچنان اولی را هم داشت. مدتی دیدم یک سایت دقیقا به همین نام فعالیت می کند. مطالب آن سایت بسیار جالب و جذاب بود و کامل تر از وبلاگ بود. برایم واقعا مایه شگفتی بود که فردی دارای این همه اطلاعات علمی و دینی، این گونه در باره این موضوع چالشی که متاسفانه مورد قبول و باور خیلی از مردم جامعه ما نیست، مطلب می نویسد و بحث و استدلال می کند.

حقیقتش تاریخ آخرین پست وبلاگ را که نگاه کردم مربوط به مرداد سال 94 بود. کمی شک کردم. سرچی کردم دیدم علی تمام زاده، این روحانی نورانی که هم در جبهه کار فرهنگی و هم در جبهه جهاد دفاعی و دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام، پر کشیده و رفته به ملا اعلا. او جزء شهدا به مقام عند ربهم یرزقون رسید. 

این شهید پر زد و رفت. چیزی شبیه عالم بزرگ استاد مطهری ره. اما افکار و اندیشه ها و راه شهید علی تمام زاده نباید فراموش شود. ما بعنوان مسلمان، باید افکارش را بخوانیم و زنده نگاه داریم تا مبادا با مرگ ظاهری شهید، اعتقادات نابش نیز به دست فراموشی سپرده شود. همان طوری که متاسفانه الان سایت این شهید عزیز به نام http://www.taadodzojat.com/ در سرچ گوگل و از روی اینترنت از بین رفته است!

لطفا به تصویر زیر با دقت نگاه کنید:

بله... این نقدی است به خودی ها. به تفکری که چنین فعالیت هایی را در بسیج خواهران سازماندهی می کند. به بدنه ای که چنین تصاویری را به عنوان الگو به خواهران ما معرفی می کند. خداوکیلی شما وقتی دیدید اولین جایی که ذهنتان رفت کجا بود؟ بله متاسفانه. چیزی شبیه زنان داعش!!! اما این تصویر را مستقیما از سایت خبرگزاری بسیج گرفته ام که نقد کنم.

لطف کنید از بسیج خواهران چهره مهربان و با عطوفت و با محبت نشان دهید. نه تصاویر خشن از کار با باتوم و ابزارهای کتک و خشونت علیه دیگران. بر عکس تفکر برخی افراد، این موارد اصلا در شان بسیج خواهران نیست و شان لطافت و زنانگی او را خدشه دار می کند. بلکه بسیج خواهران یک مجموعه فرهنگی است که با ابزار محبت و عشق ورزی به مردم و نمایش عفت و لطافت و بزرگواری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الگوی عملی زن مسلمان را به جامعه نشان می دهد. بسیج خواهران کانون پرورش کاماندوی خانم که نیست بزرگوار. زن محور لطافت و عطوفت است. نباید به بهانه بسیج افراد را از فطرت خود دور کنیم. رفتارهای مردانه و خشن برای زنان زشت است. بد است. چرا یک عده این را نمی فهمند؟ شان زن این نیست که باتوم دست بگیرد و حرکات نمایشی اجرا کند. شان زن این است که به کودکی محبت کند و به او شکلات بدهد. غذا بپزد و برای رزمندگان بفرستد. فرزند خود را با حب علی ابن ابی طالب تربیت کند. قرآن بیاموزد و به دیگران یاد دهد. اعمال عبادی و شرعی اش را به احسن وجه انجام دهد. زن زن است. مرد نیست با ماهیچه های ضخیم و صدای کلفت و هیکل پیچیده! زن کسی نیست که در میدانهای پهلوانی و قهرمانی بخواهد هماورد بطلبد. گرد و خاک کند. مبارز بطلبد و نعره بزند. زن شأنش فرای اینهاست. زن انسان ساز است. 

این نوع برنامه ریزی های زشت برای زن، او را انسان سوز می کند نه انسان ساز. خواهش می کنم بفهمید.

شاید فکر کنید محتوای این مطلب به این وبلاگ نمی خورد....اما بخوانید ضرر ندارد هیچ، سود هم دارد!

بدن مردان به گونه ای ساخته شده است که بعد از بلوغ، دارای استحکام، خشونت و قدرت زیاد می شود. گویی انرژی متراکمی درون این بدن وجود داشته و آزاد شده است. به تدریج که می گذرد استخوان ها محکم تر و ماهیچه ها ضخیم تر می شوند تا نهایتا بدن یک مرد بالغ را بسازند. سوال این است که چه حکمتی دارد که بدن مرد به این ترتیب رشد می کند در حالی که بدن زن به گونه دیگری رشد می کند؟ دستگاه منظم و حکیمانه طبیعت، به مردها بعد از بلوغ ، زور و قدرت و خشونت عطا می کند. چرا؟ به نظر می رسد که این تغییر در این جهت، باید به تغییر در عملکردها و وظایفی بینجامد که ما برای مردان تعریف می کنیم. چون بدن مرد قوی می شود پس «لزوما» و «الزاما» باید برای بعد از بلوغ برای مرد کارهایی تعریف کنیم که از این قدرت استفاده کنند. در غیر این صورت، استعدادهای آنها در استفاده از قدرت نهفته می ماند و در جاهایی هزینه می شود که موجبات خرابکاری را فراهم می کند.

سیستم زندگی امروزی ما، برای بعد از بلوغ تا سنین بالا برای مردان، کارهای سخت را تعریف نمی کند. پسر باید بعد از بلوغ، درس بخواند، دانشگاه برود، بعد سراغ یک شغل یا اداری، یا خدماتی یا تولیدی و .... برود. ازدواج کند و بعد دارای فرزند شود و زندگی ادامه یابد. در بسیار یک از این مراحل زندگی، قدرت زیاد مرد به خوبی استفاده نمی شود. بله. مشاغلی هم هستند مثل باربری، کارهای ساختمانی، گاه تاسیساتی و حتی کشاورزی که نیاز به استفاده از قدرت دارند که بسیار عالی است. اما قریب به اتفاق مشاغل بصورت غیر خشن هستند. با سنگینی و زور و قدرت سر و کار ندارد. اصولا زندگی ما به گونه ای دارد وابسته به ماشین می شود که انرژی در ماهیچه ها می ماند و آزاد نمی شود.

لذا شما مخاطب عزیز در صورت مرد بودن؛ اگر می خواهید ذهن شما درست کار کند....اگر می خواهید پتانسیل های درونی شما آزاد شود....اگر می خواهید شاد باشید.....اگر می خواهید در بقیه کارهای خودتان موفق و پیروز باشید...بر اعصاب خود مسلط باشید و کمتر با دیگران درگیر شوید....اگر می خواهید از افسردگی و ناراحتی در آیید....راه حل شما این است:

ورزش های سنگین کنید. مثلا بدنسازی با وزنه انجام دهید. ورزشی کنید که در آن زور بزنید و انرژی زیادی آزاد کنید. به ماهیچه ها فشار زیاد ولی از کم به زیاد وارید کنید. حسی که ایجاد می شود بسیاری از مشکلات را حل می کند. امتحان کنید: خواهش می کنم.

دبیر کارگروه مد و لباس در گفتگو با ایلنا گفته: : نباید از ساپورت بترسیم بلکه باید آنرا مدیریت کنیم. این مساله معضل اجتماعی نیست. ... کسی کاری به ساپورت‌پوشیدن مردم ندارد بلکه مشکل بر سر نحوه پوشیدن لباس است...تا زمانی که نگاه به حوزه مد و لباس از یک نگاه بسته و سنتی خارج نشود نمی‌توان شاهد اتفاقات مثبتی بود...باید دانست که ریشه استفاده از ساپورت اقتصادی است زیرا بسیار ارزان و متنوع است.

لینکش

آقای مد و لباس... ساپورت معضل اجتماعی نیست؟! تمام اندام محرک جنسی زنان با ساپورت به کامل ترین وجه در انظار عمومی نمایان باشد، این معضل اجتماعی نیست؟ جوانان ما را شدیدا به انحرافات جنسی کشانده اند، مردان متاهل ما را به چشم چرانی عادت داده اند بوسیله ساپورت، خانواده ها به خاطر انحرافاتی که پوشش های مستهجن ایجاد کرده است دارد از هم می پاشد، این ها هیچ کدام معضل اجتماعی نیست...همه می دانند به پاهایی که ساپورت پوشیده چگونه و با چه دیدی نگاه می شود، چه را می خواهی مدیریت کنی؟ اینها اگر معضل نیست، پس معضل اجتماعی چیست؟

ریشه ساپورت اقتصادی است نه فرهنگی!!! عجب. یعنی چیزی که مد شود، اگر گران بود مردم نمی خرند؟ پس چرا مثلا گوشی های هوشمند بزرگ که مد شده است، گران هم هست ولی همه می روند و می خرند؟ مشکل پایه ای و بنیادین در حجاب، فرهنگی است جانم نه اقتصادی....نه اینکه مردم پول ندارند شلوار یا مانتوی پوشیده و مناسب بخرند....بلکه کم پوششی مد شده است. اگر این طور بود پولدارها از همه با حجاب تر و پوشیده تر بودند، حال آنکه گاه برعکس است. بعد هم مگر یک لباس پوشیده مثل چادر قیمتش چند است که این گونه قضاوت می کنید؟

بخدا اگر صحیح قضاوت کنیم، ساپورت پوشیدن در محیط اجتماع، جرم است.... این طور ایجاد فساد کردن، به نحوی که اگر جوان مجرد که مانند یک جعبه باروت  به شدت تحریک پذیر است آن را ببیند چیزی جز زنای ذهنی در فکرش انجام نمی شود و پس از آن زنای با خود را به دنبال دارد.....این بلا را بر سر جوانان ما آوردن بخدا قسم جرم است و باید مجازات داشته باشد.

حذف غیرت ، مبارزه با غیرت و جا زدن آن بعنوان حسودی مردانه! جزو اهداف اول و اصلی تهاجم فرهنگی دشمن است. زیرا مهم ترین و کلیدی ترین عنصر مزاحم برای تباه کردن و منحرف کردن خانواده ، برای غربی ها غیرت مردان است. مرد که غیرت داشته باشد قوام خانواده حفظ می شود. اجازه شکل گیری فساد در دختر، همسر، مادر و ... نمی دهد. غیرت عنصر حیاتی و شکل دهنده و قوام بخش خانواده است. لذا مرد بی غیرت دارای خانواده از هم پاشیده است، این را به یقین بدانید...چون بی غیرتی روابط را به سمت چندضلعی می کشاند و از درون خانواده را می پوساند.

انیمیشن rio 2 که محصول سال 2014 است ادامه انیمیشن پرطرفدار rio است که حال روابط دو پرنده آبی بعد از عشق و عاشقی که در قسمت اول با هم داشتند و نهایتا به هم رسیدند و ازدواج کردند، نشان می دهد. روابطی که در آن زن و مرد به شدت همدیگر را دوست دارند. 3 عدد فرزند زیبا هم دارند و یک خانواده کامل را شکل می دهند و در شهر ریو زندگی می کنند. ناگهان متوجه می شوند اقوام و هم جنسانی در جنگل های آمازون دارند. لذا به یک سفر طولانی به آمازون می روند و در آنجا خانواده های همدیگر را ملاقات می کنند. از قضا این زن، قبلا در طایفه اش یک مرد عاشق داشته است که هنوز هم ازدواج نکرده است. این مرد عاشق شروع می کند به شعر خواندن در وصف معشوق قدیمی خودش، که اکنون مادری شده و سه فرزند دارد! در ابتدا شوهر این زن (آبی) این صحنه را می بیند و به او بر می خورد... اما بعد از چندلحظه آن عاشق قدیمی و معشوقش! با هم در آسمانها می روند و مقدار زیادی می رقصند. می گویند و می خندند و روابط خیلی صمیمی برقرار می کنند. شوهر که این صحنه را می بیند به تدریج از ناراحتی و حسادتش کم می شود و او هم سعی می کند به جمع آنان ملحق شود. (جلوی چشمش ناموسش را برده اند و دارند با او می رقصند، زن هم خودش عین خیالش نیست که به همسرش وفادار باشد و پیش کس دیگر نرود). زن در حال رقصیدن با مرد غریبه، شوهر خود را دعوت می کند که به جمع آنان بپیوندد و با آنان برقصد!! و دست آخر هم آن مرد، شب کل خانواده را دعوت به منزلش می کند و وقتی مرد مخالفت می کند، زن اصرار می کند و شب نیز در خانه آن مرد غریبه می خوابند.....

می دانم که از خواندن این نوشته تا حدی عصبانی شدید، بخاطر غیرتی که دارید...اما همه اینها چنان در انیمیشن با آهنگ ها و رقص و آوازها قشنگ نشان داده می شود که بیننده ی مجذوب صحنه ها، به راحتی آن را قبول می کند و سعی در دنبال کردن بقیه ماجراها دارد. این گونه است که به تدریج، نه فقط با این فیلم بلکه با مجموعه فیلم و انیمیشن و سایر محصولات تهاجم، مرد ناخودآگاه غیرت را به عنوان یک کار سخت، بی فایده، بد و حتی غیراخلاقی! تلقی می کند. از این بالاتر ، مرد پس از چندی غیرت را نوعی اذیت و آزار رساندن به زن تلقی می کند!! در مقابل زن هم این را نوعی مزاحمت و بداخلاقی و زشت کاری برای مرد تلقی می کند و حتی در مقابل غیرت ورزی مرد جبهه می گیرد!! این می شود که بی ناموسی باب می شود و رابطه با زن شوهر دار، بعنوان امر طبیعی جلوه می کند و به تدریج به زنای محصنه می انجامد. 

و این همان بلایی است که اگر هوشیار نباشیم به جان جامعه ما خواهند افتاد.

لطفا این دو عکس را با هم مقایسه کنید. هر دو از فیلم است. در اولی کل خانواده آبی است و دومی زن خانواده با عاشق قدیمی!

مقام معظم رهبری: امروز یک عده‌اى در بخش‌هاى مختلف دنیاى اسلام به نام گروه‌هاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش می‌کنند، کارهاى بدى می‌کنند، کارهاى زشتى می‌کنند؛ اما اینها دشمن‌هاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى می‌کنند، حماقت می‌کنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک می‌کند، آن کسى است که پول در اختیارشان می‌گذارد، آن کسى است که وقتى انگیزه آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزه‌دار می‌کند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مى‌افشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویس‌هاى امنیتى و اطلاعاتى است.

گروهک تروریستی داعش اخیرا ویدئویی منتشر کرده است که نشان دهد این گروهک با اسرائیل نیز دشمن است و به آن حمله خواهد کرد.

این هم از آن اقدامات تبلیغاتی داعش است. گروهک تروریستی که با پول اعراب و حمایت های نظامی و آموزشی اسرائیل و با کمک های نظامی مستقیم آمریکا شکل گرفته و در حال زنده ماندن است، چطور ممکن است اسرائیل را تهدید کند؟!! این خیلی مضحک است، اما نه... سیاست است. که در ظاهر از اسرائیل تبرئه بجویند که نسخه تقلبی جنگ اسلام و یهود را به نمایش در بیاورند. آیا تا به حال داعش شهروند یهودی صهیونیست را کشته است؟ هرگز. یک نفر صهیونیست هم برای اسرائیل، یک نفر است.

همه می دانند که ناآرامی منطقه خاورمیانه و درگیری و کشت و کشتار بین مسلمانان، بهترین و خوشحال کننده ترین چیز برای یهود و اسرائیل است. حداقل این است که مسلمانان از دشمن اصلی خود که یهود است غفلت می کنند. کانون تمرکز از اسرائیل به سمت داعش می رود. این است که رهبری در بیاناتی فرمودند: 

ما مکرر گفته‌ایم این گروه‌هاى بى‌عقلى را که به نام سَلَفى‌گرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله می‌کنند، دشمن اصلى نمی‌دانیم؛ ما شما را فریب خورده می‌دانیم.

عصر ما عصر نفاق است. نباید گول ظاهر پدیده ها، حرف های سیاسی، موضع گیری ها، دست دادن ها و تهدیدها و تطمیع ها را خورد. بلکه باید دشمن اصلی را به طور قطع و یقینی طبق قرآن شناخت: یعنی یهود. بعد همه را با این دید بصیرتی پیش بینی کرد که چه حربه هایی یهود علیه اسلام به کار می گیرد که از درون ضربه بزند.