یکی از نظریه پردازان یهودی تبار آمریکا گفته بود «وقت آن گذشته که بر سر مردم ایران بمب خالی کنیم، دامن کوتاه، لباس نیمه عریان و چسبان میتواند همانند یک بمب در این جامعه عمل کرده و مردم را نابود کند»
مارتین ایندیک از عناصر اصلی محقق آمریکایی درباره اسلام و خاورمیانه اخیراً اعلام کرده است: دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان ها بکشانیم؛ بلکه باید چادر را از سر زنان برداشت و از این طریق می توان نظام اسلامی ایران را سرنگون کرد.
یکی از مقامات بلند پایه آمریکا می گوید: هر زن چادری در کوی و برزن ایران؛ به منزله پرچم جمهوری اسلامی ایران است؛ لذا ما برای براندازی این نظام؛ باید حجاب را سست نماییم.
میشل هوئلیک: نویسنده اسلام ستیز فرانسوی می گوید: جنگ بر ضد اسلام گرایی؛ با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد؛ فقط با فاسد کردن آنها می توان به پیروزی دست یافت. پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن ها ی کوتاه فرو بریزیم.
جیمز لادن خبرنگار رادیو ملی آمریکایی طی گزارشی با خوشحالی اعلام کرد: مردم ایران برای آزادی بیشتر فشار آورده اند. اکنون انواعی از موسیقی که قبلاً با مخالفت شدید رو به رو بود؛ عمومیت یافته؛ و زنها حجاب را تعدیل می کنند و کت های آنان کوتاه و کوتاه تر می شود.
نخست وزیر اسبق اسرائیل در کنگره آمریکا اعلام می دارد: ترویج بی بند و باری و زندگی مادی و جنسی عواملی هستند که پخش آنها ازطریق برنامه های تلویزیونی ماهواره ای می تواند نقش بسیار تعیین کننده در حکومت ایران داشته باشد.
استاد مطهری : اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که از معاشرت، روش خاصی ر ا اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی را زندانی کردن یا بردگی نمی توان نامید و آنرا منافی حیثیت انسان و اصل آزادی فرد دانست.
استاد رحیم پور ازغدی : اگر اسلام به زن می گوید حجاب داشته باشد می خواهد زن در جامعه حضور داشته باشد البته حضور انسانی، نه مؤنث.
سالی کلاین : در حقیقت آنچه به دست آمد آزادی زیاد زنان نبوده بلکه مشروعیت بخشیدن زیاد بی بند و باری مردان بوده.
ایمانوئل کانت : در عشق جنسی، معشوق را تنها به دید یک شی اشتها آور می نگرد. به محض اینکه معشوق در اختیار قرار گرفته شد و آن رغبت آرام گرفت، دیگر دور انداخته می شود، مثل دور انداختن لیموئی که کاملا مکیده شده یعنی رابطه جنسی به تنهایی و بدون عشق تحقیر طبیعت انسانی است.
دیوید هیوم : پاکدامنی ضامن بقای مقام پدری مردان برای فرزندانشان می باشد.
ژان ژاک روسو : شبیه شدن زنان به مردان، باعث تسلط مردان بر آنها می شود.
جرجی زیدان : اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضعیت پیش از اسلام و حتی پیش از ظهور و دیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری در آن نداده و تا اواخر قرون وسطی در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است.
چارلی چاپلین : برهنگی بیماری عصر ماست، به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش از آن توست
فرانتس فانون:
استعمارگران حداکثر کوشش خود را بر مسئله چادر تمرکز داده اند...
هر چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگران ممنوع بود در برابر او می گشاید...
پس از دیدن هر چهره ی بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن اشغالگر ده برابر می شود.
آیت ا.. جوادی آملی :
حجاب زن تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم ،مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید راضی ام...حجاب زن و حیثیت زن به عنوان حق ا... مطرح است...زن به عنوان امین حق ا... از نظر قرآن مطرح است.
ماهاتما گاندی:
زن با اینکه به ظاهر در صدد آزادی برآمد ولی در واقع وسیله ی هوسرانی های مرد قرار گرفت.من ترجیح میدهم نسل انسان نابود شود تا اینکه بماند و با تبدیل زن یا ظریفترین مخلوق الهی به یک وسیله عیاشی و شهوترانی مرد،از هر حیوانی پست تر گردد.
مادام که در اجتماع وجود زن وقف لذت بخشیدن به مرد است،ما همه به نام مرد باید سر از شرم به زیر افکنیم.
ماشا الیلیکینا
ماشا الیلیکینا نام مشهوری در روسیه و مناطق روسی زبان است. او حدود 3 سال پیش به عنوان یک هنرپیشه جذاب و یک مدل زیبا مطرح بودو شهرت و محبوبیتش با اوج گرفتن "گروه رقص و موسیقی فابریک"در روسیه به بالاترین حد رسید اما او به یکباره این شهرت را کنار گذاشت و این امر به این دلیل بود که "ماشا مسلمان شد ولباس عفت را بر درخششهای کاذب دنیوی ترجیح داد".
فکر می کنم یکی از مضحک ترین شعرهای دنیا رو کشف کردم. اما خیلی از گوینده اش که آدم معروفی است بعید است چنین حرف سخیفی!
در یک جلسه با جمعی از برادران باتجربه در امور فرهنگی بودیم که این سوال مطرح شد. معنی «کار فرهنگی» چیست؟
من سه معنی رو مطرح کردم که گفتم باید یکی یا ترکیبی از اینها رو برای خودمون تعیین کنیم.
1- کار فرهنگی یعنی رسانه ای کردن مسائل دینی. محتویات دینی، تا وقتی در کتابها یا در اذهان وجود دارد، رسانه ای نشده است. اما وقتی روی منبر گفته می شود یعنی رسانه ای شده است. وقتی یک کلیپ صوتی مذهبی تولید می شود، وقتی یک فیلم ساخته می شود در مورد موضوعات مذهبی و دینی و یا قصد دارد نکته ای اخلاقی را گوشزد کند، دین رسانه ای شده و کار فرهنگی محقق شده است. حتی راه اندازی یک غرفه عرضه محصولات رسانه ای مذهبی نیز کار فرهنگی است. فردی که قصد دارد کار فرهنگی کند باید نهایت تلاش خود را روی این قضیه بگذارد که رسانه ای کند. جذب مخاطب کند و هر چه بیشتر بهتر. پیام را به بهترین وجه منتقل کند. حرف خود را کامل و زیبا بزند. چه با یک شکل، چه ب
ا یک پوستر، چه با گفتن شفاهی، چه کتبی و .... وقتی به گوش مردم رسید، این یعنی کار فرهنگی کرده ایم.
2- کار فرهنگی یعنی تمرین سبک زندگی اسلامی. در اینجا اصل غرض رسانه ای کردن آموزه ها نیست. بلکه راه اندازی گروه های دوستی ای است که با هم زندگی می کنند و یک سرگروه دارند که به صورت کاملا صمیمانه، اقدام به یک سری فعالیت های جمعی می کنند و به شدت به گروه پایبندی دارند. خود را یک جزء بسیار مهم و تاثیرگذار از گروه می دانند و برای آن به دقت برنامه تنظیم می کنند و فرد در صورت شرکت نکردن در برنامه گروهی، خود را بسیار زیانکار می داند و احساس خسران می کند. در گروه، مسائل اخلاقی را سرگروه گوشزد می کند. این گروه با محوریت برنامه های جمعی تفریحی، در پی لذت بردن از این نحوه زندگی است.
3- کار فرهنگی یعنی آموزش های مسائل دینی، مذهبی و علمی. یعنی کسی که قصد دارد کار فرهنگی دارد باید آموزش های کلاسیک را با سطح بندی مشخص کند و افراد را در آن ثبت نام کند و به صورت حلقه یا کلاس، به آموزش معارف مهم دینی و زندگی بپردازد.
به نظر شما چه معانی دیگری می توان برای کار فرهنگی تصور کرد؟ و یا کدام از اینها درست تر می باشد؟
به عبارات بالا توجه کنید. بسمِ اللهِ الرحمـنِ الرحیم است که وقتی من در بروزر گوگل کروم خودم که آخرین ورژن هست، می نویسم، به این شکل بالا تغییر می کند. کلمه الرحیم آن را حذف می کند و به شکل عجیبی نوشته می شود. همچنین کلمه محــمد که هر وقت در گوگل کروم می نویسم به شکل بالا نوشته می شود!!! هر جای کروم باشم هیچ فرقی نمی کند. من هم الان به زور و کشش حرف و ... توانستم این ها را بنویسم.
شاید یک توطئه ای در پشت این حذف کلمه رحیم و تغییر شکل دادن کلمه عزیز محـــمد وجود دارد.
آقای رائفی پور یک سخنرانی دارن در مورد اینکه آمریکا تصویب کرده از همه جا عبارت کامل بسم الله... حذف بشه و در تشکیلات فراماسونری جزو ممنوعات هست. ولی اگر در آن تغییر انجام شود تاثیرش را ندارد و استعمال می شود. مثل بسم لِله و سایر تحریف های این عبارت. در یکی از فیلم های هالیوودی نیز عبارت تحریف شده را استفاده کرده اند.
اینکه اجنه کافر به کابالیست ها و صهیونیست ها و فراماسونرها کمک می کنند و شیاطین از لفظ کامل بسم الله... وحشت دارند و خیلی اذیت می شوند.
سلام. امروز یک جایی بودیم، دو نفر داشتن در مورد یک خلافکاری حرف می زدن که در یکی از محلات شهر، به چندین نفر زن سوء قصد کرده و بحث این بود که مجازاتش چیه. به طور اتفاقی یکی از طرفین مکالمه، گفت: خب، این زنی که مورد سوء قصد قرار گرفته چه پوششی داشته؟! اون یکی گفت: چه فرقی می کنه؟ جواب داد: معلومه که فرق می کنه. کسی که خودش زمینه گناه و خلاف را در دیگران به وجود آورده، با پوشش زننده بیرون اومده، جامعه رو برای خلاف و بزه کاری تحریک کرده. این یعنی کمک به انجام خلاف و اقدام غیر اخلاقی. اون جوان هم مثل بمبیه که نیاز به یک جرقه داره.....
ما هم شدیدا تایید می کنیم!.... (لینک زیر رو کلیک کنید، تایید ما مستند به قوانین است خب!:)
سلام
ببخشید از اینکه یک مدتی نبودم...زندگیه دیگه...ای بابا...
یک مطلبی به ذهنم اومد گفتم شاید تذکرش بد نباشه.
این روزها همه جا نقل اینه که آمریکا آیا به سوریه حمله می کنه؟ نمی کنه؟ تحلیل های سیاسی چی می گه؟ عواقبش چیه؟ یک بار میگه می کنم. فردا میگه دارم تصمیم می گیرم. پس فردا می گه بگذار یکم فکر کنم با بقیه هم مشورت کنم....
جالب اینه که ما هم همین حرف ها رو توی جلسات بین خودمون می زنیم. اما یک حرف رو نمی زنیم...
مگه آمریکا کیه که تصمیم می گیره حمله کنه یا نکنه؟ مگه آمریکا کدخدای دنیاست؟ دنیا خدای عزیز و حکیم داره. آمریکا فرعون این دنیاست. «ان فرعون علا فی الارض» که فقط برتری جویی کرده. استکبار کرده.
آمریکا جهانخواریه که اگه یک روز تو این دنیای بزرگ، 100000 نفر رو نکشه،اون روزش به شب نمی رسه و براش لذت بخش نیست. خیلی خیلی پست تر از انسانهای اولیه و نئاندرتال!
آمریکا خیلی پر رو شده. نشسته اون طرف دنیا، دور از همه درگیری ها،آتیش جنگ رو همه جا روشن کرده،مثل مورچه،زن و بچه می کشه. تا حالا چک هم نخورده، چون دور بوده!!
باور کنید....باورکنید اگه همین کشورهای عربی-اسلامی متحد می شدن تصمیم می گرفتن به آمریکا حمله کنن،سه سوته نابود بود. چرا فقط آمریکا می گه حمله می کنم؟ ما هم می گیم به آمریکا حمله می کنیم!!! و حمله خواهیم کرد ان شاء الله. «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون»
فقط فرق ما با آمریکا اینه: ما اگر در زمین قدرت پیدا کردیم و به حکومت رسیدیم،در پی برقراری صلح و دوستی و بندگی خدا هستیم. اما آمریکا الان به فکر دخالت و آتش افروزی و گسترش فساد در همه دنیاست. ما ان شاء الله قدرت می گیریم که نماز را در زمین به پا داریم،زکات را به پا داریم، فقر زدایی کنیم. به نیکی ها امر کنیم و از بدی ها نهی کنیم.
به زودی قبر رژیم آمریکا را خواهیم کند!!!
یک جمله خوندم، تو کفش موندم، همه افکار دیگم رو روندم، دل خودمو سوزوندم: ای واااااای.
اون جمله اینه:
آخــرین خواســته ام قبل از مــرگ اینــه که 5 دقیقه بهم وقـــت بدن
تا هـــارد کامپـــیوتـــرم رو فرمــت کنــم!
اگه دســت کسی بیفته برام خــتم هم نــمیگیرن!
خدا به داد ما برسه از آنچه جمع می کنیم که باید حسابش رو پس بدیم. روزی که هارد دلمونو واسه همه شیر کنن چی کار کنیم؟!!!!
تنها چیزی که می شود در وصف جنایات میانمار گفت:
والسماء ذات البروج
قسم به آسمان دارای برج ها
والیوم الموعود
قسم به روز موعود
وشاهد و مشهود
قسم به شاهد و مشهود
قتل اصحاب الاخدود
اصحاب اخدود کشته شوند!
النار ذات الوقود
آتش دارای هیزم
اذ هم علیها قعود
زمانی که آنان بر لبه آتش نشسته اند
و هم علی ما یفعلون بالمؤمنین شهود
در حالی که آنان شاهد رفتارشان با مومنان هستند!
یک سایت غیرمذهبی تفریحی این مطلب رو نوشته. چی بگم والا. خودتون بخونید بگید نظر مثبت تون چیه؟!
«در برابر تمام دخترانی که بعضا در جوامع سنتی در خانه ها حبس می شدند تا زمانیکه خواستگاری آنها را بپسندد و بختشان باز شود، امروز دخترانی داریم که از ابتدای عصر تا آخرشب در خیابانها، رستورانها و پارکها و ... دوش به دوش دوستان خود سبکسرانه می گردند و تفریح می کنند و حقوق از دست رفته ی مادر بزرگها را احیا می کنند!
اوباش و اراذل از جنس لطیف
امروزه دود قلیان این خواهران اراذل و اوباش کمتر از دود قلیان برادران لات سبیل در رفته نیست. دعوا طلبی، خشونت و قساوت قلبی ایشان هم وقتی پایش بیفتد حیرت انگیز است و ...=
اما عجیب است که با اینهمه آزادی که دارند هیچ گاه به اندازه یک دختر روستایی که در سنین پایین، طبق رسم و سنت جامعه خود ازدواج می کند و سرگرم بچه داری و خانه داری می شود، خوشبخت و آرام نیستند.خنده های بلند و چهره غرق به آرایش و تیپهای عجیب و غریبشان دیگر آنقدرها فریبنده نیست که بتواند تشویش خاطر ،افسردگی و احساس بدبختی اینها را پنهان کند.
این اوباش و اراذل لطیف و عجیب الظاهر، از دنیای مردها، خشونت و بی پروایی در ابتذال را گرفته اند و از دنیای زنانه خودشان هم تنها طنازی و جلوه گری را حفظ کرده اند. در حقیقت نه نجابت، عاطفه و لطافتهای اخلاقی زنان را دارند که یک مرد را برای یک عمر نسبت به خود متعهد و دلسوز در نقش همسری نگه دارند و نه استغناء و قدرت مردها را دارند که به توجه، حمایت و رسیدگی جنس مخالف نیاز نداشته باشند. اینها هم از زنان کمترند و هم از مردها که همیشه سعی در رقابت با آنها را دارند عقب مانده اند.
بی بند و باری و ترویج بی حجابی هیچگاه به نفع زنان نبوده و نیست که بخواهیم به اسم آزادی و احیای حقوق زنان از آن دفاع کنیم یا در مقابل معترضین غربی انفعال نشان دهیم. آنها می خواهند طعم خواری و خفت زنان غربی را به ذائقه زن ایرانی هم بچشانند تا دیگر هیچ حرمتی برایش باقی نماند.
اغلب مردهایی که با این دسته از خواهران اوباش و اراذل وقت خود را به تفریح سپری می کنند، اگر (با وجود اینهمه بدبینی که از رفتار همین زنان نسبت به کل زنان پیدا کرده اند)حاضر شوند تن به ازدواج دهند دنبال زنی نجیب از طایفه ی زنان عفیف و دست نخورده اند. زیرا مردها بیشتر از آنکه شیفته طنازیهای زنانه باشند شیفته رقت قلب و لطافتهای اخلاقی زنانند که برایشان آرامش به ارمغان بیاورد و طعم خوش سرپرستی و دلسوزی و شفقت برای خانواده را به آنها بچشاند.
اما این دردسرها وقتی پیدا شد که برای احیای حقوق زنان، حمایتها و مراقبتها را کم کردیم و به جای سرمه کشیدن در چشمشان کورشان کردیم. مادرهایی که دخترانشان را اینگونه تربیت کردند به خیال خود آنها را برای آزاد بودن و رهایی از زیر ظلم مردان مجهز به قوای لازم می کنند حال آنکه هنرهای لازم برای شاد و خوشبخت زیستن را از آنها دریغ کردند و تنها از دنیای مردها بدبختی هایشان را به زندگی دختران خود اضافه کردند نه توانمندیها و استعدادهایشان را، چرا که این چیزها انتقال دادنی نبود.
ژان ژاک روسو می گوید: « اگر در زنان صفات مردان را پرورش دهیم و از خصایلی که مخصوص آنهاست صرف نظر کنیم، به طور وضوح به ضرر ایشان کار کرده ایم. خود این ظرفا خوب متوجه این مطلب شده اند، و به هیچ وجه فریب نمی خورند. هم می خواهند حقوق ما را غصب کنند و هم اینکه حقوق خود را از دست ندهند. ولی چون نمی توانند خصوصیاتی متناقض را یکجا جمع کنند از مقام خود تنزل می کنند و به مقام ما هم نمی رسند، و در نتیجه نصف ارزش خود را از دست می دهند. ای مادر روشن بین سعی نکن بر خلاف قانون طبیعت دختر خود را یک مرد شریف بار بیاوری بکوش تا دخترت یک زن شریف بشود و مطمئن باش که این هم به نفع اوست هم به نفع ما »(امیل، ص336).
ای مادر روشن بین سعی نکن بر خلاف قانون طبیعت دختر خود را یک مرد شریف بار بیاوری بکوش تا دخترت یک زن شریف بشود و مطمئن باش که این هم به نفع اوست هم به نفع مردان.
البته و صد البته که بی سواد بودن، جاهل و نادان بار آمدن، ساده لوح و بی مهارت در روابط اجتماعی ماندن، و از این قبیل هنر نداشتن ها به بهانه عفت و حفظ ناموس و ... مطلوب نیست و به همان اندازه که برای مردان عیب است برای زنان نیز عیب است. اما پیشرفت کردن در امور فرهنگی ، اجتماعی، ... چه ربطی به ابتذال و آزادیهای ضد انسانی دارد؟
وقتی نمونه های بسیار زیادی از زنان تحصیلکرده ، خوشفکر، خلاق، تولید کننده و ... داریم که با وجود شخصیت عالی علمی و کاری، بسیار هم عفیف و خانواده دار هستند چرا باز هم فریب اوباش و اراذلی که فقط دشمن اخلاق و تربیت هستند را بخوریم یا در مقابل معترضین غربی انفعال نشان دهیم. آنها می خواهند طعم خواری و خفت زنان غربی را به ذائقه زن ایرانی هم بچشانند تا دیگر هیچ حرمتی برایش باقی نماند.
زنان سبکسر خیابانی شاید برخی لذتهای زودگذر را بیشتر از دیگران تجربه کرده باشند اما هیچگاه طعم احترام یک زن واقعی بودن را نچشیده اند. آنها نمی فهمند چرا مردها به احترام حضور یک زن عفیف اعمال و گفتار خود را بیشتر مورد مراعات و ملاحظه ی اخلاقی قرار می دهند . نمی دانند هر چه به این سبکسریها و آلودگی ها بیشتر تن می دهند بیشتر سقوط می کنند.
امیدوارم شماهم واقعیت را فهمیده باشید و اراذل و اوباش نباشید.»
نقل از http://s-gomnam.ir