آنچه ما قصد داریم بیان کنیم، به قدری شایع است که چه سایت های این طرفی و چه آن طرفی این اشتباه را مرتکب شده اند. اول باید یک مقدمه بگویم:
از وقتی رسانه های تصویری مجازی پا به عرصه وجود گذاشته اند، یعنی از وقتی تصویر غیرواقعی متحرک (یا همان فیلم) اختراع شده است، نسل جدیدی از ابزارهای اطلاع رسانی پدیدآمده که ویژگی های کاملا متفاوتی از رسانه های قبل از این که بصورت صوتی و یا متنی بود، داشته است. ویژگی های خیلی متفاوت و به تبع تاثیرات متفاوت. خیلی ساده بگویم. مثلا وقتی ما یک داستان را تعریف می کنیم برای کسی، از یک رسانه صوتی استفاده کرده ایم. اما وقتی همان داستان را به صورت فیلم، با استفاده از بازیگران می سازیم و نشان می دهیم و پخش می کنیم، از رسانه تصویری مجازی استفاده کرده ایم.
نکته خیلی خیلی مهم این است که بدانیم این دو نوع بیان، خیلی با هم فرق دارد. هر کدام قواعد و مقررات خاصی دارد که ممکن است در یکی آزاد باشد و در دیگری، ممنوع باشد. یا چیزی را در یک بیان بتوان گفت و در دیگری اصلا نتوان بیان کرد. لزوما نباید هر چیزی را که می توان با زبان بیان کرد، در فیلم هم نشان داد. و نیز نباید هر چیزی که می خواهیم در فیلم نشان دهیم، در زبان هم بیان کنیم.
یک مثال خیلی ملموس: مثلا ما می دانیم در جامعه فساد اخلاقی وجود دارد و این را با زبان می گوییم که دیگران هم بدانند و نسبت به آن آگاه باشند. اما آیا می توان برای اینکه همین مطلب را به مردم نشان دهیم، فیلمش را پخش کنیم؟! متاسفانه برخی عوام و حتی مسئولین بی بصیرت، می گویند برای این که مردم خیلی ملموس تر و عینی تر درک کنند که یک مطلبی وجود دارد، باید حتما فیلمش را ببینند. چه فیلم مستندش و چه فیلم نمایشی اش. این تفکر، اگر از روی غرض و مرض نباشد، بسیار می تواند ضربه زننده باشد. اشکالی که به بسیاری از فیلم ها گرفته می شود، ناشی از همین تفکر غلط است. آیا واقعا باید هر آسیب اجتماعی را به مردم نشان داد که نسبت به آن آگاه شوند؟
جواب واضح است. مسلما خیر. چون فیلم با بیان زبانی و کلامی فرق دارد. اثراتش خیلی گسترده تر است. بدآموزی های خاصی بر آن مترتب می شود. فسادهای بی شماری بر آن بار می گردد. پس باید دید، این چیزی که می خواهد پخش شود، روی مخاطب چه اثراتی دارد؟ این آگاه کردن به چه قیمتی قرار است انجام شود؟!
این همه گفتیم که چه بگوییم...؟
از وقتی تکفیری های کافر و سلفی های پست در سوریه شروع به جنایت و خونریزی کرده اند، یکی از مهم ترین کارهایشان فیلم و عکس گرفتن از جنایاتشان بود. دقت کنید: خودشان این کار را می کردند. بعد در شبکه های اجتماعی امثال syriatube.com که به نظر ما، یک سایت وهابی الاصل است، منتشر کردند تا همه دنیا شاهد کارهایشان باشند. آنها از این کار چه هدفی داشته و دارند؟ احسنت! آیا جز این که ترس و رعب و وحشت از خود میان مردم دنیا ایجاد کنند، غرض دیگری هم دارند؟ می خواهند اولا مسلمانان را بترسانند که زود تسلیمشان شوند. (ارعاب-terrorism) ثانیا دنیا را از اسلام زده کنند و چهره خشنی از دین و شعارهای مقدس اسلامی مثل لا اله الا الله و الله اکبر نشان دهند(اسلام هراسی- Islamophobia) ثالثا: آتش کینه وحشیانه خود و خوی درندگی خود را اطفا کنند.
حالا ما چه کردیم؟ آمدیم در اخبار سایت ها و روزنامه ها، عکس ها و فیلم هایی از همان جنایات را با انواع تیترهای گوناگون و جذاب مثل +18 و 18+ و «برخی تصاویر ممکن است با روحیه شما سازگار نباشند!» یا «بیماران قلبی نگاه نکنند»، «برخی تصاویر ممکن است باعث آزردگی شما شوند، تحمل ندارید نگاه نکنید»، «کودکان نبینند» و... منتشر کردیم. تصاویر کلوز آپ (close up) از سربریدن یک شیعه که دست و پایش بسته شده است، چه واقعیتی را می خواهد به ما منتقل کند؟!! چه آگاهی ای می خواهد به من مخاطب ببخشد؟! جز این است که احساسات من را بسیار تحریک می کند، به حدی که چند روز فکرم را به خود مشغول و مغشوش می کند؟ آیا نمی توان همین را با زبان برای مردم بیان کرد که اثرات بعدی اش را هم نداشته باشد؟ این که در سوریه شیعیان را می کشند صحیح است و باید گفته شود و در حد معمول جهت آگاهی نمایش داده شود، اما صحنه مکشوف جنایت، چه فایده ای دارد؟
یعنی بدون تعارف بگویم، به آنها کمک کردیم و دل آن تکفیری های کافر از ما راضی شده!! چرا که کار آنها را ساده کردیم. آنها اسلام هراسی می خواستند. ما برایشان کردیم، آنها ترس و رعب و وحشت در دل مسلمانان می خواستند. ما با سایت هایمان برایشان انجام دادیم. آنها تخریب روحیه حماسی و شجاعت ملت اسلام را می خواستند، ما کمکشان کردیم. آنها توهین به مقدسات اسلامی می خواستند، ما با انتشار کلیپ ها، این کار را کردیم. مخاطب بسیار بالایی هم جذب کردیم، این تیترهایی که عکس های بسیار خشن و بسیار وحشتناک در آن است، سربریدن ها، تکه تکه کردن ها، گردن زدن ها و... برای بسیاری از مخاطبین، چون امری جدید است، خب جذاب است. دقیقا مانند تیترهای جنسی که در سایت های ما متاسفانه پر است.
بصیرتی که آقا گفت، کجا رفته؟ هیـــــــــــــــــچ معلوم نیست
قل ادعوا علی بصیرة انا و من اتبعنی