موضوعی که بنده را چندروزی است بدجور سوزانده (!) مقایسه جریانات اربعین داخل کشور و در کشور عراق است. آخر من از این مصیبت به کجا شکوه کنم؟ فریاد بدبختی این ملت را با چه زبانی و از چه تریبونی بیان کنم؟ نمی دانم.....
عده ای که فقط و فقط می توان به آنها گفت: «شیعه نمای قالتاق» از چندین روز قبل از اربعین، کرایه اتوبوس را به سمت مرزهای جنوب و غرب کشور «چند برابر» کرده اند. قیمت بلیط های هواپیما به سمت فرودگاه نجف، به 2 میلیون تومان و بیشتر رسید و شرکت های هواپیمایی، بازارسیاه بی سابقه ای راه انداختند. چند نفر با کلاهبرداری های میلیاردی از مردم، بلیط های هواپیمای تقلبی و با تاریخ و زمان جعلی به مردم فروختند....و دقت کنید که همه این اتفاقات ناگوار در «شیعه خانه امام زمان» اتفاق می افتد. بعد اعتراض می کنند که چرا گفته می شود قالتاق؟! آیا اینها قالتاق بازی نیست؟ احساسات پاک ملت در روزهای مانده به اربعین، به سمت حرم سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین، متمایل شده و دلها همزمان با پاها روانه شده...آنوقت عده ای که متاسفانه کم هم نبودند پیدا شوند و با نام مسلمان و شیعه، این طور کلاهبرداری کنند و به امام حسین ع هم خیانت و در حق او جنایت کنند.
این افراد به حدی پست و رذل هستند که عمل خبیث خود را «توجیه» هم می کنند. انسان چقدر می تواند روح پلید و پول پرست داشته باشد؟
می گویند چون مسافر از شهرهای مرزی به سمت تهران گیر نمی آید، پس ما حق داریم کرایه را دو یا چند برابر بگیریم!!! 30 هزار تومان تهران تا مهران می شود 100 هزار تومان! 45 هزار تومان شیراز تا اهواز (برای سواری) تبدیل می شود به 100 هزار تومان! به این توجیه و بهانه که ما می خواهیم خالی برگردیم....
در جواب این افراد هواپرست باید گفت:
«اتوبوس» خالی برگردد؟ شما ببینید چقدر مسافر در مناطق مختلف جاده در شهرهای مختلف ایستاده اند که حاضرند سوار شوند. آن هم به سمت تهران که خیلی ها برای کار می روند. اتوبوس به راحتی می تواند ولو یک یا چندشهر جلوتر، مسافران خود را تکمیل کند. بعد هم این چه توجیهی است؟ این مگر مشکل مسافران است که برای برگشت مسافر کم است. همین الان از شهر ما شیراز، بسیاری از اتوبوس ها به سمت تهران مسافرانش کم است و در شهرهای جلوتر پر می شود؛ آیا اتوبوس حق دارد پول صندلی های خالی را از ابتدا از مسافران بگیرد؟! آیا عدل و انصاف به انسان اجازه می دهد به صرف اینکه «تقاضا» برای یک مساله ای زیاد است، و عرضه کم، ما چون مردم نیاز دارند و طالب هستند به هر قیمتی خدمت یا جنس خود را بفروشیم؟؟ آیا عدل و انصاف و مروت و معرفت و مردانگی این را اجازه می دهد؟ آیا وجدان - که برخی بویی از آن نبرده اند- به ما اجازه می دهد بازار سیاه به راه بیندازیم؟
تازه آن هم برای اتوبوس هایی که اگر به فرض محال مسیر را خالی خالی هم برگردد، 1200000 حداقل کاسب است. وقتی مسافر مسیر رفت زیاد است، می تواند مرتب مسیر را پرکند و برگردد و سودش هم در مدت زمان کمتر، طبعا بیشتر خواهد شد. اما هیهات از تسویل نفس و شیطان که بر روح بعضی افراد واقعا مسلط است. حب پول های کاغذی برخی را واقعا از همه شئون انسانیت به زیر کشیده...این فرد به راحتی در مقابل پول سجده خواهد کرد!
ای کاش اسم این افراد هیچگاه شیعه نبود....ای کاش هرگز اسمی از امام حسین و عاشورا و کربلا نمی برد...که اگر کافر بود، یا حداقل مسیحی بود، این طور خنجر از پشت به امام حسین ع نمی زد...آه از غریبی اهل بیت.
بعد ببینید چگونه شیعیان در عراق، در یکی از موکب ها در عراق فقط روزانه 4 راس گاو، کشته می شود و بعنوان کباب به زائران امام حسین مجانی داده میشود! چطور التماس می کنند که مردم غذایشان را بخورند....چطور التماس می کنند که شب در منزلشان بخوابند....چطور پای زائران را ماساژ می دهند و هرکسی با هر چیزی می تواند کمک می کند.
بله...ما شیعه ایم و آنها هم شیعه اند
«زمانه عجیبی است! برخی مردمان امام گذشته را عاشقند ، نه امام حاضر را...میدانی چرا؟ امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر میکنند اما امام حاضر را باید فرمان برند! و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند...» (شهید آوینی)
برخی از مردم که ادعای شیعه بودن می کنند، ظاهر شیعه دارند، عمل عبادی شان مانند شیعیان است، (شاید مثل من!) امام شهید را گریه کن هستند، امام مظلوم را سینه زن هستند، امام غریب را ناله ها می کنند؛ یعنی برای امام حسین ع خوب کار می کنند، حتی خوب اشک می ریزند، اما امام حسین را همچنان «شهید» می خواهند. در نظرشان امام حسین باید همچنان شهید، غریب و مظلوم بماند و ما همچنان بر ایشان گریه کنیم و ناله بزنیم تا حاجاتمان برآورده شود. به قول شهید مطهری، دستگاه حسینی را برخی شرکت بیمه می دانند: «اباعبدالله برای مبارزه با گناه قیام کرد، نه اینکه قیام کرد تا سنگری برای گنهکاران باشد، یعنی حسین ـ علیه السلام ـ شرکت بیمه تأسیس کرده باشد، آن هم بیمه گناه، شما بر من اشک بریزید من نیز گناهان شما را جبران می کنم، حال هر چه می خواهید باشید، ابن زیاد باشید یا عمر سعد.».
باعث تاسف است که برخی فقط گریه کن خوب هستند نه یاور خوب!
حال در مورد امام زمان عج هم همین طور است. برخی امام غایب را مامومند. برای برخی امام زمان آن کسی است که باید غایب باشد و ما برای ظهور و تعجیل در فرجش دعا بکنیم. اما اگر بیاید ندای هل من ناصر سر دهد، قل الدیانون! شاید عده ای آرزو کنند که ای کاش هرگز برای ظهور امام زمان عج دعا نکرده بودیم. ای کاش هرگز امام نیامده بود!! بله. همین مضمون در حدیث هم وارد شده است: الإمامُ الباقرُ علیه السلام :لَو یَعلمُ النّاسُ ما یَصْنعُ القائمُ إذا خَرجَ لأَحَبَّ أکثرُهُم أنْ لا یَرَوهُ، مِمّا یَقتُلُ مِن النّاسِ ··· حتّى یقولَ کثیرٌ مِن النّاسِ: لیسَ هذا مِن آلِ محمّدٍ! و لو کانَ مِن آلِ محمّدٍ لَرَحِمَ!- امام باقر علیه السلام :اگر مردم مى دانستند که هرگاه قائم قیام کند چقدر از مردمان [ظالم ]را مى کشد بى گمان بیشترِ آنان دوست داشتند که او را نبینند ··· چندان که بسیارى از مردم مى گویند: او از خاندان محمّد نیست. اگر از خاندان محمّد بود رحم مى کرد.
کسانی (مثل من!) که فقط اللهم عجل لولیک الفرج گو هستند و برای تعجیل در امر ظهور و فرج کاری نمی کنند، امثال همان کسانی هستند که در زمان امام رضا ع خود را جزو شیعیان می دانستند:
«امام رضا علیه السلام وقتی مصیبت های امام حسین علیه السلام و یارانش را بیان می کرد، به جای ایشان، کلمه ما را به کار می برد: «این امّت جفاکار، خون ما را حلال و احترام ما را ضایع و اهل بیت ما را اسیر کردند و خیمه های حرم ما را سوختند و اموال ما را به غارت بردند و هیچ حرمتی از برای رسول اللّه صلی الله علیه و آله در حق ما لحاظ نکردند.»(23) در روایت معروف «سلسلة الذهب» نیز امام رضا علیه السلام در نیشابور شرط وارد شدن به قلعه توحید و ایمن ماندن از عذاب را پذیرفتن امامت خویش بیان می کنند.» آیا به نظر شما این خیل جمعیت به قول خود شیعه، و مشتاق یک حدیث از پیامبر، که گفته شده 24000 قلم به دست آنجا حدیث را نوشتند، به نظر شما اگر اینها واقعا شیعه بودند....می گذاشتند امام معصوم را مامون ملعون در غربت آنگونه به شهادت برساند؟
اینها کسانی بودند که به امام فقط می گفتند که: حاج آقا...استفاده کنیم از کلامتون....التماس دعا....از محضرتون، از چهره نورانی تون فیض ببریم و مستفیض بشیم...اینها فقط آمده بودند امام را «زیارت» کنند نه «اطاعت».
چرا ما فقط دنبال حرم و ضریح و بارگاه «امام» می گردیم و از آن فراتر نمی رویم؟ چرا ما فقط آرزوی خود را «کربلا»ی حضرت بیان می کنیم نه «رکاب» حضرت؟
از مصادیق یاری حضرت، چیست؟ گران فروشی نکردن و گران خری نکردن. گران خری چرا نه؟ چون گرانی را تثبیت می کند و به فقرا ظلم می شود. جنس گران خریدن، کمک به فساد فاسد است. اعانه بر اثم است.
از مصادیق دیگر یاری حضرت چیست؟ مثلا اینکه اضافی مال خود را حداقل قرض الحسنه دهیم. ملیونها میلیون در محرم و صفر خرج غذادادن و نذری دادن برای امام حسین ع می شود. اگر چه خوب است، اما چه مشکلی از مشکلات جامعه را حل می کند؟ آیا رفع حاجت و مشکلی کردن آن هم به صورت قرض، بهتر نیست؟
از مصادیق دیگر چیست؟ نان را به نرخ روز نخوریم. اگر فروشنده هستیم، جنس را مطابق درصد سود و قیمت خرید بفروشیم نه مطابق تورم روز جامعه. دزدی نکنیم، کم فروشی نکنیم، انصاف و عدل داشته باشیم .....
خدا به ما رحم کند که از مصادیق افرادی نشویم که در وصفشان گفته شد: شیعه نمای قالتاق!