خدایا آرامشی به من عطا کن که در پرتو آن فهمم زیاد شود و عقلم افزون گردد
نه آرامش رخوت و نه آرامش غفلت
آرامشی عطا کن که در آن با آرامش وظایفم را انجام دهم و سردرگم نباشم
نه آرامش کسالت و نه عجب و نخوت و نه آرامش ترس و روبرو نشدن
آرامشی که در پرتو آن (حتما) با ناآرامی ها مواجه شوم و آرام باشم
آرامشی که با آن در مقابل فریادها و جنجال ها و دردها، بایستم و آرام باشم و اهداف را دنبال کنم
آرامشی که بدانم چه می کنم و باانگیزه باشم و خسته نشوم اما متلاطم هم نباشم
آرامشی که در آن مصداق «و لا تهنوا و لاتحزنوا» باشم.
یک دعایی هست در زیارت امین الله. خیلی عجیبه. صفاتی که ما معمولا نداریم رو از خداوند می خواد. ویژگی های استثنایی که اگر کسی داشته باشه، به درجات بالایی از تقرب به خداوند رسیده. جدیدا خیلی عاشق این دعا شدم! همش هم به خودم می گم: خداوکیلی ما چقدر این جوری بودیم که از خداوند درخواست می کنیم....نمی دونید هر وقت این دعا رو می کنم، راه و هدف زندگی برام روشن تر می شه!!
اَللّـهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسى مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ راضِیَةً بِقَضآئِکَ مُولَعَةً بِذِکْرِکَ وَدُعآئِکَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیآئِکَ مَحْبُوبَةً فى اَرْضِکَ وَسَمآئِکَ صابِرَةً عَلى نُزُولِ بَلائِکَ شاکِرَةً لِفَواضِلِ نَعْمآئِکَ ذاکِرَةً لِسَوابِغِ آلائِکَ مُشْتاقَةً اِلى فَرْحَةِ لِقآئِکَ مُتَزَوِّدَةً التَّقْوى لِیَوْمِ جَزآئِکَ مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اَوْلِیآئِکَ مُفارِقَةً لاَِخْلاقِ اَعْدائِکَ مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِکَ وَثَنآئِکَ .
بعلت تکان دهنده بودن، لطفا فقط گنهکاران بخوانند:
اِلهى اِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَلَمْ یُقَرِّبْنى مِنْکَ عَمَلى فَقَدْ جَعَلْتُ الاِْعْتِرافَ اِلَیْکَ بِذَنْبى وَسآئِلَ عِلَلى/ اِلهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى مِنْکَ بِالْعَفْوِ وَاِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ اَعْدَلُ مِنْکَ فِى الْحُکْمِ/ ارْحَمْ فى هذِهِ الدُّنْیا غُرْبَتى وَعِنْدَ الْمَوْتِ کُرْبَتى وَفِى الْقَبْرِ وَحْدَتى وَفِى اللَّحْدِ وَحْشَتى وَاِذا نُشِرْتُ لِلْحِسابِ بَیْنَ یَدَیْکَ ذُلَّ مَوْقِفى/ وَاغْفِرْ لى ما خَفِىَ عَلَى الاَّْدَمِیّینَ مِنْ عَمَلى وَاَدِمْ لى ما بِهِ سَتَرْتَنى/ وَارْحَمْنى صَریعاً عَلَى الْفِراشِ تُقَلِّبُنى اَیْدى اَحِبَّتى/ وَتَفَضَّلْ عَلَىَّ مَمْدوُداً عَلَى الْمُغْتَسَلِ یُقَلِّبُنى صالِحُ جیرَتى /وَتَحَنَّنْ عَلَىَّ مَحْموُلاً قَدْ تَناوَلَ الاْقْرِبآءُ اَطْرافَ جَِنازَتى/ وَجُدْ عَلَىَّ مَنْقوُلاً قَدْ نَزَلْتُ بِکَ وَحیداً فى حُفْرَتى/ وَارْحَمْ فى ذلِکَ الْبَیْتِ الْجَدیدِ غُرْبَتى حَتّى لا اَسْتَاْنِسَ بِغَیْرِکَ/ یا سَیِّدى اِنْ وَکَلْتَنى اِلى نَفْسى هَلَکْتُ سَیِّدى فَبِمَنْ اَسْتَغیثُ اِنْ لَمْ تُقِلْنى عَثَرْتى فَاِلى مَنْ اَفْزَعُ اِنْ فَقَدْتُ عِنایَتَکَ فى ضَجْعَتى...
دعای ابوحمزه ثمالی
ترجمه:
خدایا اگر مرگم نزدیک شده ولى کردارم مرا به تو نزدیک نکرده من اعتراف به گناهم را وسیله عذر خویش به درگاهت قرار دهم/ خدایا اگر درگذرى کیست که سزاوارتر از تو به گذشت باشد و اگر عذاب کنى پس کیست که در حکم عادل تر از تو باشد/ رحم کن در این دنیا به غربتم و هنگام مرگ به غمزدگیم و در قبر به تنهاییم و در لحد به وحشت و بى کسیم و هنگامى که در برابرت به پاى حسابم آورند به خوارى جایگاهم رحم کن/ و بیامرز براى من آنچه از کردارم که بر مردم پوشیده مانده و ادامه بده برایم آنچه را که بدان مرا پوشاندى/ و در آن حال که در بستر مرگ افتاده و دستهاى یاران مرا به این سو و آن سو کنند بر من رحم کن/ و در آن حال که روى سنگ غسالخانه دراز کشیده ام و همسایگان شایسته ام به اینطرف و آنطرف مى گردانند بر من تفضل کن/ و هنگامى که خویشان اطراف جنازه ام را بر دوش گرفته اند با من مهربانى فرما/ وهنگامى که تک و تنها در میان گودال قبر بر تو وارد شوم بر من بخشش کن/ و به غربت من در آن خانه تازه و نو رحم کن بطورى که بجز تو انس نگیرم اى آقاى من اگر مرا به خودم واگذارى هلاک گردم آقاى من پس به که استغاثه کنم اگر تو لغزشم را نادیده نگیرى و به که پناه برم اگر عنایت تو را در آرامگاهم از دست بدهم...
خدایا غلط کردم...