روحانی گفت: چرا به مردم تهمت می زنید شما که قانون خوانده اید و قاضی هستید: در حالی که ریسی به روحانی گفت شما افتتاح های تبلیغاتی می کنید و به مردم تهمت نزد. اما متاسفانه ایشان خود را مردم می خواند و برجام را هم نسبت می دهد به مردم نه خود!
شدیدا در کار تبلیغاتی مظلوم نمایی می کنند. پاره کردن بنرها استراتژی خودزنی برای تخریب حریف است.
- چطور در حق نهادهای انقلابی مثل سپاه اجحاف و بی انصافی می کنند. همان پالایشگاه ستاره خلیج فارس را نیز خاتم ساخته و همین پل کابلی ولیعصر و تونل های دوقلو و... بعد اولا همه اینها را به خود نسبت می دهند می گویند پول داده ایم! مگر فقط پول است؟ ثانیا نهاد سپاه را محکوم به افراط و برهم زدن برجام می کد!
- متاسفانه خوی فرعونیت دارند: در یکی از شهرها گفته است.
بخاطر ما مردم اینترنت دارند
بخاطر ما دریاچه ارومیه خشک نشده
بخاطر ما امنیت در کشور وجود دارد
دیگران ریس جمهور نیستند بلکه نماینده عده ای خاص هستند (در همدان)
دیگران اگر بیایند جنگ می شود، دیوار می کشند، نظامی برخورد می کنند و ....
تهمت می زند: شما چرا از امام رضا مایه می گذارید و این را سیاسی نکنید و برای مردم نگه دارید.
- مستقیما با بخشنامه دهیاران را تهدید کرده که روستای شما باید همراه با دولت باشد
- بعد گفته به هر دهیار ده میلیون وام می دهم. 60 هزار روستا داریم. میشود 600 میلیارد. کسانی که خود منتقد پخش پول و نقدینگی هستند چرا این کار را می کنند
- از طرفی می گویند یارانه مصیبت عظمای دولت و پول پخش کردن است. بعد خودشان یارانه کسانی را که خود حذف کرده دوباره وصل کرده اند.
دم از حقوق زن و شغل زن می زنند بعد نوامیس خودشان خانه دارند. البته خانه داری شریف است اما اینتها دورو هستند.
- اگر مجموعه اقداماتی را که در این دوماه انجام داده اند که مردم را راضی نگه دارند و تبلیغات کنند بشماریم بسیار زیاد می شود.
- گفته است شما علما را دستگیر می کنید و چه کشیده اند علما از دست شما! اکنون جامعه مدرسین از ایشان حمایت کرده!
گفته شما قاضی هستید و مقداری قانون خوانده اید! بعد خود را وکیل می داند: شما اگر وکیلید چرا از حقوق این مردم در برجام حمایت نکردید؟
گفتید هم چرخ سانترفیوژ و هم چرخ زندگی مردم. امروز هر دو پنچر شده است.
یک زمانی ما کیک زرد را به برکت شهید شهریاری ها تولید کردیم امروز آقایان افتخارشان این است که تحریم رفته می توانیم کیک زرد بخریم.
چرخ زندگی مردم را هم می بینیم. وضعیت تورم. ادعا می شد در دولت قبل دلار هر روز 500 تومان گران می شد و به تبع کالاها. قبول در اواخر آن دولت این طور شد. اما شما که دولت را دست گرفتید چرا دلار ارزان نشد. چرا همان اول آمدید گفتید شیب ملایم گرانی داریم بعد دیدیم جه شیب تندی داشت.
- متاسفانه اینها از طرفی تمام نگاهشان به خارج بود و از طرف دیگر به خام فروشی نفت روی آوردند برای اداره کشور.
برای هر دو کار بد هم توجیه های عوامانه داشتند.
- هی گفتند سرمایه خارجی بیاید مشکل آب خوردن مردم حل بشود. همه هستی مردم را به خارج و برجام و رفع تحریم ها گره زدند. رهبری فرمود: کلید حل مشکلات اقتصادی لوزان و ژنو و نیویورک نیست داخل کشور است. این قدر استعدادهای ما را تحقیر کردند. تا جایی که خلال دندان و سوزن ته گرد هم از خارج وارد کردند در حالی که ایران قطعات خودرو تولید می کرد.
- بعد گفتند ما سایه جنگ را از کشور برداشتیم. اتفاقا بهد از برجام زبان دشمن برای تهدید ایران به حمله درازتر شد. همان آقای اوبامایی که به قول اینها خوب است در عرض یک ماه بعد از برجام 6 بار گزینه ها روی میز است را بکار برد. رهبری مستقیما فرمود: متاسفانه می گویند کشورهای اروپایی به ما پیام دادند که اگر توافق نکنید به ایران حمله می کنیم. (آقایان هم ترسیدند، و در سایه تهدید به نتیجه رساندند. بعد افتخار میکنند ما باعث شدیم به ایران حمله نشود). حضور مردم در صحنه ها بود که جنگ را از کشور برداشت نه دولتها. بعد آقای جهانگیری مستقیما میگوید منظور رهبری این بود که مردم باحضور در صحنه 92 و انتخاب ما و دوباره برجام باعث رفع جنگ شدند. مجددا رهبری موضع می گیرند و می گویند من یک حرف صریحی زده ام و آن را تحریف می کنند. من گفتم حضور مردم نه دولتها.
هنوز هم آقای ریس جمهور به اشکالات کارش معترف نیست و تمام قد از برجام دفاع می کند و همه دوستان داخلی خود مثل سپاه و انقلابیون را به بهانه بهم نخوردن برجام زیر سوال می برد.
آقای ظریف چرا گفت من اشتباه کردن با این بابا مذاکره کردم. چرا وزیر دیگر گفت دستاوردمان از برجام تقریبا هیج است؟
- امروز کار به جایی کشیده که ریس جمهور جلوی چشم میلیونها بیننده اقدامات موشکی جمهوری اسلامی را محکوم می کند. نوشتن سخن امام درباره اسزاییل را روی موشک ها محکوم می کند. زدن بیلبوردهای صداقت آمریکایی را در شهر محکوم می کند. می گوید چرا شاد می شوید برجام ترامپ را پاره کند؟
رهبری هی فرمودند ضعف نشان ندهید. خود را وابسته به برجام و غیر برجام نشان ندهید. برجام یک توافق است که یک طرف آن دشمن است که به عهدی پایبند نیست. پس برسید به داخل. اما کو گوش شنوا؟
- رهبری مستقیما از سند 2030 انتقاد می کنند. بعد دولت می گوید که کلام رهبری فصل الخطاب است. بعد در کنارش به توجیه سند می پردازند که ما حق تحفظ گرفته ایم و همه را اجرا نمی کنیم. بعد جهانگیری به دستگاه ها ابلااغ می کند با همه ظرفیت سند را اجرایی کنید و گزارشش را به یونسکو هم بفرستید. بعد می بینیم شهید فهمیده از کتب درسی حذف شده است. بالاخره قسم حضرت عباس دولت را باور کنیم یا دم خروسشان را؟
جملات رهبری واقعا این است: این سند 2030 و یونسکو و از این قبیل، چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند زیر اینها شانه قرار بدهد و تسلیم شود. به چه مناسبت یک مجموعه ی به اصطلاح بین المللی که قطعا تحت نفوذ قدرت های دنیاست، این حق را داشته باشد برای ملتهای دنیا با فرهنگ های مختلف تکلیف مشخص کند؟ اصل کار غلط است. اینکه ما برویم سندی را امضا کنیم و بعد هم بیاییم بی سرو صدا آن را اجرا کنیم؛ نخیر! مطلقا مجاز نیست؛ ما اعلام کردیم. بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گله مند هستم. آنها باید مراقبت می کردند و نباید می گذاشتند که کار به اینجا بکشد که ما بیاییم و جلوی این کار را بگیریم. اینجا جمهوری اسلامی است.
عجب روزگاریه... عجیبه جدا
خواب دیدم گرگ ها به خونخواهی گوسفندها علیه انسان قیام کرده اند!! عربده و فریاد و سر و صدا، که شما انسان ها چرا گوسفندها رو می کشید و می خورید؟ منشور حقوق گوسفندی نوشته بودند، خیلی دقیق و خوشگل که هم گرگ پسند بود هم انسان پسند و حتی گوسفند پسند!! بردند اون رو توی سازمان کل خودشون تصویب کردند. بعد یکی یکی چوپان ها رو محاکمه می کردند که این چوپان مثلا چندتا گوسفندش رو فروخته برای خوردن انسان ها. مثلا این چوپان نگذاشته ما بیاییم گوسفندهاش رو بررسی کنیم که ببینیم حقوق گوسفندی در گله او رعایت شده یا نشده. فلان چوپان دیگه، حق گرگ ها رو رعایت نکرده چون که برای گله اش سگ نگهبان گذاشته!! و خلاصه کاری کرده بودند که با این حساب، کل گوسفندهای دنیا باید مفت و مجانی در چنگ این گرگ ها قرار می گرفت....
بعد توی خواب، این گرگ ها یواش یواش تبدیل شدند به انسان،.... کت و شلوار پوشیده بودند. کراوات زده بودند و مثل دیپلمات ها شده بودند. دیگه هیچ کس هم نمی فهمید که اینها ذاتا گرگ بودند. همون کارها را می کردند اما اینبار با ظاهری انسان نما. چوپان ها دسته دسته می آمدند و مجوز می دادند که گرگ های انسان نما بیایند همه جای گله شان را بررسی کنند. گرگ ها هم یواشکی چند تا چنگ هم می زدند و چند راس رو می انداختند یا زخمی می کردند. اما سریع پنهانش می کردند که کسی متوجه نشود. حتی در غذای گوسفندان علف هرز سمی می ریختند!! در خواب که بودم خیلی تلاش کردم داد بزنم که بابا!..اینها گرگند. گولشون رو نخورید. نگذارید گوسفنداتون بیفتند زیر چنگال اینها. گرگ....می دونید یعنی چی؟ یعنی دشمن خونی گوسفند که فقط گوسفند رو نمی کشه که بخوره. بی محابا و بدون دلیل موجه می کشه. وقتی به یک گله حمله می کنه، همه رو یک چنگی می زنه و کلی زخمی می کنه و کلی می کشه. آخر سر یکی رو برمی داره و می بره!! حتی وقتی هم که گرسنه نیست حمله می کنه.... هر چه سعی کردم و داد زدم کسی حرفم رو نشنید که نشنید....
به نظر شما این واقعا خواب بود؟؟..... واقعاًًًًً