حسابی زده توی خال...علیرضا قزوه
با این شعر نوی باحال...علیرضا قزوه
عجب چیزی گفته...علیرضا قزوه
آخه کارش درسته...علیرضا قزوه
قبل از اینکه حس شاعری ما رو هم بگیره و به جای شعر علیرضا قزوه، شعر خودمون رو منتشر کنیم (!!!) شما را بیش از این منتظر نمی ذارم و شعر جدید ایشون رو با موضوع «دشمن و بی خیالی ما» براتون می گذارم:
.....
و بی گمان اگر داعش بیاید و در سامرا جولان دهد
بعضی وزیرهای علوم
در بعضی نقاط جهان
بی خیال داعش و کربلا
در کار مهره چینی خود هستند
منظور من شاید وزیر علومی باشد در بورکینوفاسو
و بی گمان اگر داعش بیاید و در نجف جولان دهد
بعضی وزیرهای خارجه بعضی نقاط جهان
همچنان لبخند می زنند و
از هفت روز هفته شان شش روز را با پنج بعلاوه یک سپری می کنند
منظورم وزیر خارجه جایی ست مثل گینه بیسائو
و بی گمان اگر داعش بیاید و در کربلا جولان دهد
بعضی پریزیدنت های بعضی کشورها
دنبال صحبت تلفنی با خادم الحرمین شریفین اند
تا بلند بگویند تقبل الله یا شیخ
و از کنار ماجرای سامرا یک جور بگذرند
منظورم رییس جمهور سابق چچنستان است
اصلا به شعر چه
بگذار سیاست بر میز مذاکرات همچنان لبخند بزند
تا از خنده روده بر بشود
بگذار دیرالزور را به زور بگیرند
ما تلافی اش را در دانشگاه های مان در می آوریم
تا جبهه اصلاحات برنده شود فردا
تا اصحاب فتنه برگردند
و داعش ایرانی شکل بگیرد
نمی شود نشست و تماشا کرد داعش را
و داعش های وطنی را
که اوضاع جهان را مساعد می بینند
هشت روزش را
با پول های آزاد شده ما
پپسی می خورند.
نمی شود نشست و تماشا کرد
که جای یاوری قدس
حالا
مسلمانان چچن و هشتاد جای دیگر
سر محافظان حرم را می برند
در سوریه
در سامرا
نمی شود نشست و تماشا کرد
که هر روز سرها بر نیزه می شود
و شیخ آل سعود
برای رفع ضعف قوه بائش هر روز
سوسمارهای داعش را روانه بیابان می کند
نمی شود نشست و تماشا کرد
که دیپلماسی ما دهانش تا بناگوش باز است
و معلوم نیست به کی لبخند می زند
اصلا گور پدر پنج بعلاوه شش
می خواهم سر به تنش نباشد
شش بعلاوه ی هفت
تمام اینها دروغ است
و حقیقت همین کربلاست
همین حسین شهید است
همین امام غائب ماست
که دنبال رد پایش
اصحاب دجال
به سامرا رسیده اند
طالبان و داعش دروغ اند
تمام شان از شکمبه شاه عربستان بیرون زده اند
تمام شان از آروغ شاه نفت اند
باید شلیک کرد
با گلوله
با شعر
با فریاد
با اعزام بچه های بسیجی
و شام داعش را سیاه کرد
باید داعش را تجزیه کرد
و چهار حرفش را شکافت و بیرون ریخت
حرف نخست داعش
ترکیب دزدی است و دنائت با دیپلماسی غربی
و دومین حرفش محصول مشترک دوقلوهای به هم پیوسته امریکا و اسرائیل است
و حرف بعدی آن
عربستان است با شاه بی خردش
که شوت است و شراب وسوسه های شیطان را نوشیده است
نمی شود نشست و تماشا کرد
فردا دوباره جام جهانی است
و فرصت دوباره شیطان هاست
که حمله کنند با داعش هاشان
با توپ های واقعی و داورهای دیپلمات شان
که حمله کنند با فوروارد طالبان و با هافبک های سپاه ابرهه و مربیان اسرائیلی
و پول شاه خرفت عربستان
که بگذرند از دروازه کربلا و سامرا
نمی شود نشست و تماشا کرد
حالا این خط و این نشان
نمی شود نشست و تماشا کرد
تدبیر را و امید را
که مدتی ست
مانند دیوانه ها
فقط می خندد و لام تا کام
حرفی نمی زند.
شهر هرت می دانی یعنی کجا؟ به آدرس های دیگه گوش نکن تا آدرس درست بهت بدم... با کروکی!
شهر هرت یعنی جایی که قانونش همه مخارج را از مرد می خواهد و شغلش را به زن می دهد
شهر هرت یعنی جایی که زنانش با جلف ترین وضع در خیابان می آیند بعد انتظار دارد تجاوز نباشد
شهر هرت یعنی جایی که با روابط آزاد دنبال تحکیم خانواده می گردد
شهر هرت یعنی جایی که دانشگاه مختلط درست می کند، بعد به دنبال عدم رابطه دختر و پسر است
شهر هرت یعنی جایی که مردمش لباس پوشیدن را سلب آزادی می داند (همه که نه!)
شهر هرت یعنی جایی که مردم دوست دارند آزادانه (!) حقوق همدیگر را پایمال کنند (همه که نه!)
شهر هرت یعنی جایی که زنانش همه مردان خیابان را شوهر خود فرض می کنند! (همه که نه!)
شهر هرت یعنی جایی که پولدارهایش دوست دارند همه بمیرند تا آنها زنده بمانند (همه که نه!)
شهر هرت یعنی جایی که دوست دارد تولید ملی کند، اما جوانانش را سالها تنها با درس مشغول می کند
شهر هرت یعنی جایی که می خواهد اسلامی باشد اما علوم انسانی اش غربیِ غربی است
هرت تر از آن هم می خواهید؟ باز بخوانید:
شهر هرت یعنی جایی که وقتی به مقدساتش توهین می شود عده ای از شهروندان آن را توجیه می کنند
شهر هرت یعنی جایی که روابط پیش، حین و پس از ازدواجش با غریبه آزاد است و طلاق هم نیز!
شهر هرت یعنی جایی که 98 درصد سرمایه های کشورش دست 2 درصد مردم است
شهر هرت یعنی جایی که توهین به همه مقدسات آزاد اما توهین به هولوکاست ممنوع است
شهر هرت یعنی جایی که می گوید هر چه من بگویم آزادی است و هر چه بگویم ضد آن است! پس من آزادم!
شهر هرت یعنی اگر لخت شوی آزادی اما اگر بخواهی بپوشی شرمنده!
شهر هرت یعنی جایی که مردم گرسنه اند و گندم نصیب دریا می شود تا قیمت ثابت بماند!
شهر هرت یعنی جایی که معتقد است فقط شهروندان آنجا آدم هستند و بقیه طفیلی آنانند
شهر هرت یعنی جایی که سفید شریف و محترم و سیاه کثیف و ملتجن است!
این شهر هرت با ما زیاد آشنا نیست، کاش اصلا هیچ وقت هم آشنا نشه!
ندیدیم نون گندم، ولی خوردیم از دست مردم!
یارو گور خر رو صافکاری و رنگ می کنه، می خواسته به جای خر بفروشه می بینه نمی صرفه! یه ماه بعد بارون میاد زنگ می زنه!!
هر که نان از عمل خویش خورد- دیگران از عملش نان نخورند!
یک بار جستی ملخک، دوبار جستی پروانه، سه بار جستی شاپرک، چهاربار جستی گنجشک، پنج بار جستی کفتر، شش بار جستی شاهین، هفت بار جستی بالابان، ...بار جستی شترمرغ! شترمرغ که پرهم داره، خودش خبر هم داره، نمی تونه بپره، با اینکه گنده تره!! هر کی می گه این طور نیست، نمره زیست می گیره بیست!
اندکی فکر، معنی نزدیک است!!