افغانستان: دیشب «اوباشا» تماش گرفت گفت یه شر و شدایی بکنین حال کنیم...
واشنگتن: اوضاع آمریکایی های افغانستان خیلی خوبه. همه چیزشون هم به راههه...پس همه چی آرومه، من چقدر بدبختم!!
افغانستان: ماها داوطلبیم بریم کشافت کاری،اشلحه ها رو امتحان کنیم. یه خورده ژهر ماری بده که بریم.
واشنگتن: مرگ من، امنیت واقعی بر افغانستان حکم فرماست.فقط از ماست که بر ماست که در ماست و بر سر ماست...
افغانستان: تق، این یکی...تق، این دو تا.... تق تق تق....هیجده تا شد کافیه یا ژهر ماری می دی؟ پدر شگ، من گفتم یواشکی، نه این طوری. خودمانیم دشت همه کشافت های دنیا رو بشتیم ماها!
واشنگتن: کی بود؟ غلط کرد هر کی بود. باید پدر و مادرش رو ....باید تک تک موهاشو....آقا اصلا من بودم...غلط کردم. بیجا کردم...عذر خواهی می کنم، هر کاری بگی می کنم... دستشویی های خونتونو می شورم....فقط به من رای بدید... «من می تونم» (I Can) دستشویی بشورم!
تماش فوق شرّی واشنگتن با افعانشتان(!): گوش بده، اوباشا شحبت می کنه: گند ژدید اشاشی، کشافتای آشغال. مگه تو ژهر ماری که براتون فرستادم قرص ایکش بود؟ نکنه مال قبل شخنرانی خودم بوده، آخه اون واشه چرت و پرت گوییه عژیژ....