من برای شما اِلِه می کنم، پس نتیجه می گیریم که به من رای دهید
من برای شما بِله می کنم ..... به من رای دهید
من احتیاجی به وکیل شدن ندارم، بخاطر شکست نفسی به من رای دهید
مجلسی دیگر می سازم رای دهید
رئیسش را هم عوض می کنم هر کس شما گفتید می آورم
دولت را عوض می کنم! قوه قضاییه را عوض می کنم!، فقط به این شرط که به من رای دهید
...
چه ناهار خوشمزه ای بود!!!
....
رای دادیم...کی انجام می دهی؟
....
مگر من قوه مجریه هستم؟ دولت باید انجام دهد.
مگر من وقت دارم؟ شورای شهر باید تصمیم بگیرد.
من که پول ندارم، استانداری باید تصویب کند.
من نماینده همه مردم هستم، فقط نماینده شما که نیستم.
ما آنجا می توانیم یک فوریتی، دو فوریتی، سه فوریتی و n فوریتی هم تصویب کنیم، ولی قول نمی دهیم به تعداد همان فوریتی که تصویب می شود، کار فوری هم انجام شود.
اصلا بابا این مجلس، یکدست نیست، با هم هماهنگ و همراه نیستند، با یکدیگر اختلاف دارند... شما نمی دانید در آنجا چه خبر است...تازه سقفش هم کوتاه است...!
4 سال بعد...
من برای پیشرفت این مملکت 4 سال زحمت کشیدم. پس مطابق رزومه مثبت من، بازم به من رای دهید
- حتما به شما رای می دهیم ولی به خود شما نه، به سقوط شما!!!
مرحوم دهخدا می گفت: اگر وکیل انتخاب می کنید تو را به خدا دقت کنید، چشمتان را باز کنید و ببینید خداوکیلی چه وکیلی می فرستید...
قبل از انتخابات، به دو عدد چشم باز محتاجیم...خدا عوضتان دهد