1- برخی از افراد می گفتند چرا این قدر بر سر نتیجه انتخابات یک کشور دیگر بحث می کنید. این چه ربطی به ما و کشور ما دارد؟ ما چه کار به نتیجه انتخابات آمریکا داریم؟ پاسخ آن این است که البته ما کاری به آمریکا و مسائل داخلی اش نداریم، اما او به ما کار دارد. کسی که رئیس جمهور و رئیس دولت آمریکا می شود حرف ها و کارها و سیاستهایش چون خواه ناخواه مداخله جویانه در امور بقیه کشورهاست، لذا برای مردم دنیا و بخصوص ایران بعنوان دشمن آمریکا، این قضیه اهمیت دارد
نکته انحرافی: به نظر می رسد این که می گویند نتیجه انتخابات آمریکا در نتیجه انتخابات ایران تاثیر دارد و یک تحلیل هایی با مبنای پلیس خوب و پلیس بد انجام می دهند، مبنای علمی ندارد. به نظر شما چند درصد از مردم ایران وقتی می خواهند به یک ریئس جمهور رای دهند نگاه می کنند که رئیس جمهور آمریکا کیست و بعد رای دهند؟!!! مگر بگوییم غیرمستقیم دولت آمریکا اقداماتی می کند و مسائلی برای ما بوجود می آورد که در پاسخ به آن مسائل و مشکلات، مردم فرد حلال آن مشکلات را بعنوان رئیس جمهور انتخاب می کنند....که آن هم در فضای احساسی انتخابات ایران بعید است؛ اما در درازمدت می تواند تاثیراتی داشته باشد.
2- برخی دوست داشتند هیلاری کینتون رئیس جمهور آمریکا شود. استدلال این عده بسیار عجیب بود. می گفتند اولا زن است!!! ثانیا دموکرات ها روحیه لطیف تری دارند و حرف هایی که می زنند بیشتر از جنس حقوق بشر و دیپلماسی است. مثلا اهل مذاکره اند. اهل سازش اند. فقط اسلحه دست نمی گیرند که حمله کنند. می گویند: دموکرات ها مثل جمهوری خواه ها افراطی و تند نیستند. جنگ راه نمی اندازند.
این حرف دیگر از عجایب روزگار است: اول و ابتدا باید بگوییم که سگ زرد برادر شغال است. هر کدام بیاید از دیگری بدتر است. اما اتفاقا بیشترین ضربه ای که جمهوری اسلامی و کشورهای اسلامی و مقاومت منطقه خورده است از امثال اوباما و کلینتون است. اینها روحیه نفاقشان بسیار بیشتر است. اینها منافقند و یک حرف می زنند و جور دیگر عمل می کنند. این گونه افراد گندم نمای جوفروشند. از طرفی دم از صلح و صفا و دموکراسی می زنند از طرفی هیلاری به بیش از 100 کشور دنیا سفر کرده و با افراد متفاوت برای شکل گیری داعش بودجه و امکانات جمع آوری کرده است. بیشترین تلفات و ضربات به کشورهای اسلامی و بیشترین قتل و جنایات در زمان دموکرات هایی مثل اوباما اتفاق افتاد. حمایت از عربستان که جنگ یمن را به راه انداخت ناشی از سیاست های به شدت خصمانه و جنگ طلبانه اوباما بود. او کسی است که پشت میکروفون می گوید من اصالتا ایرانی هستم و سبزی پلو با فیش (ماهی) دوست دارم. کسی که سفره هفت سین می اندازد و در همان پیام نوروزی برای ایرانی ها دعا می کند ولی همان جا بر ادامه تحریم ها علیه مردم ایران صحه می گذارد. کسی که بی شرمانه برای رهبری در بیمارستان پیام می فرستد ولی در عمل لحظه ای دوست ندارد نظام ولایت فقیه تنفس کند. این فرد و جریان را قرآن کریم «الد الخصام» معرفی می کند. یعنی دشمن ترین دشمنان با اسلام کسانی هستند که به تعبیری پنجه آهنین زیر دستکش مخملی دارند.
3- برخی دوست داشتند ترامپ رئیس جمهور شود. اولا و ثانیا و ثالثا تاکید می کنیم سگ زرد برادر شغال است. اما آنچه از مجموع حرف های ترامپ بر می آید این است که به طور صریح اشاره به فساد موجود در آمریکا می کند و ادعای تغییر رژیم دارد. البته ادعای پوچی است اما رهبری از حرف صریح این فرد خوشحال می شود و می گویند: حرف ما را باور نمی کردید. اما ببینید آنها خودشان دارند بی پرده واقعیت خودشان را می گویند. چنین دشمنی برای ما بهتر است و ما با او راحت تر می توانیم بجنگیم. دشمنی که روراست است به مراتب از دشمنی که آب زیر کاه و منافق است بهتر است. دشمنی که سلاح دست می گیرد و می خواهد بیاید با ما بجنگد خب طبیعی است ما نیز با او خواهیم جنگید.
در ثانی باید دانست که ترامپ بر موجی از خواسته ها در بین اقشار مردم آمریکا سوار است. موجی که از وال استریت شروع شد و در ادامه جنبش های سیاهان و مثل جنبش «شلیک نکن من هنوز زنده ام» به اعتراضات عمومی در شهرهای مختلف آمریکا منجر شد. این موج خواستار اصلاحات اصلی در دولت آمریکا و سیاستهایش است. و این از این نظر می تواند منجر به خرسندی شود که مردم آمریکا که علیه سیاستهای خصمانه دولتش قیام کنند، می توانند برخی مسائل و معادلات را تغییر دهند. مثلا اگر جنگ شود و مردم سرباز به جنگ نفرستند و شدیدا با این امر مخالفت کننند، این می تواند در سرنوشت جنگ تاثیرگذار باشد. یا مثلا در مساله مالیات نیز همین طور است. لذا مقبولیت عمومی برای دولت آمریکا یک فاکتور حیاتی محسوب می شود. و اگرچه ترامپ هرگز نمی تواند شعارهایی که می دهد را عملی کند اما همین که حرف هایی گفته شود و دغدغه هایی از مردم آمریکا زنده باشد، می تواند کورسوی امیدی در این شام تاریک سرنوشت آمریکایی باشد.