سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی [خدا] برتر از ترس [از خدا [است . [امام صادق علیه السلام]

مسلمان نوشته ها


تحلیل فیلم دلشکسته از دیدگاه مذهبی

 

این فیلم را از چند منظر می توان بررسی کرد. محتوایی، قالبی، فقهی و ... . ممکن است در هر بار نتایج متفاوتی از تحلیل این فیلم به دست آوریم. ولی ما در تحلیل لزوما قصد نداریم در مورد فیلم «یک قضاوت کلی» بکنیم و بگوییم خوب است یا بد است! هر فیلمی احتمالا هم خوبی و هم بدی دارد. سعی می کنیم کمی تا نیمه ابری تحلیلمان رنگ و بوی علمی-مذهبی داشته باشد، اگر خدا بخواهد.

خلاصه اینکه...

پسر مذهبی و فرزند شهید در دانشگاه با مشکلاتی مواجه می شود و این باعث می شود که چند بار تصمیم به ترک دانشگاه و تحصیل را می گیرد. ولی در هر بار احساس تکلیف می کند که باید در دانشگاه بماند و به وظیفه دینی خود عمل کند. از طرفی افرادی در دانشگاه هستند که مدام به او تشر می زنند و او را محکوم می کنند. او انسان تندی است و البته مجرد! ولی از بقیه هم فکرانش تحملش بیشتر است. خلاصه روزی استاد برای همکلاسی های مونث و مذکر پایان نامه دونفره تعیین می کند و از قضا دو نفری(مذکر و مونثی) که در کلاس خیلی با هم اختلاف فکری و تیپی و مذهبی دارند، هم درس می شوند (بشوی اوراق اگر همدرس مایی!!). یعنی این پسربا یک خانمی! هرچه اصرار می کنند که نه، استاد به کتش نمی رود. با مصیبت های بسیار کار را شروع می کنند با موضوع جامعه آرمانی. هرچه پسر سعی می کنند تقوا و حیا و عفاف را حفظ کند که به گناه نیفتد، آن دختر در روابط خود آزاد و بی بند و بار است. چون درسشان جامعه شناسی است، باید بروند دوستانشان که از طیفهای مخالف هستند را ببینند و فیلمبرداری کنند. این یکی مسجد و هیئت و جانباز و اینها، و آن یکی پارتی و مجالس آنچنانی! آقا پی می برد به اینکه ممکن است کسانی در لباس مذهبی خیلی کثیف باشند و خانم هم می فهمد کسانی ممکن است درلباس دیگری مثل باغبان باشند ولی خیلی بزرگ و قهرمان باشند. اتفاقا در خلال یکی از این بازدیدهای دفاع مقدسی، جانباز بیمارستانی دونفر را جفت هم می پندارد و سرود عشق می خواند. دو نفر عاشق هم می شوند و ... (عشق شوری در نهاد ما نهاد..)

خانم چون دارد کتاب لیلی و مجنون را می خواند لیلی شده و از شور عشق چادر به سر می کند و مذهبی می شود. از قضا خانواده این دختر هم بسیار سکولار و مخالف رژیم هستند. سخت با ازدواج این دو مخالفت می کنند.هرچه از خانواده این طرف اصرار از آن طرف انکار و کتک! در مراسم خواستگاری پدر دختر می گوید با کدام پشتوانه (علمی و فلسفی) به خواستگاری آمده ای؟ او هم می گوید اهل بیت! پدر قاط می زند و می گوید پس به امام حسین(ع) بگو بیایید خواستگاری!! مادر پسر هم می گوید که: می آید...

ماه محرم که می شود پسر که سوخته درد عشق است، بی خیال می شود و به سمت تکیه و عزاداری می رود و از امام حسین دوای درد دلهایش را طلب می کند. به خانم هم دیگر علاقه ای نشان نمی دهد و چون هدف را غیر ممکن می بیند از او متنفر می شود. شبی از در خانه پدر دسته عزاداری رد می شود. ناگهان پدر متحول می شود و در شب شام غریبان به مجلس می آید و از پسر تقاضا می کند که بیاید دخترش را بگیرد. همه بلند می شوند و عاقبت عشق در مجلس امام حسین به وصال می پیوندد.

و فیلم تمام می شود...

del1

اما حرف های خودمان...

در کل فیلم با یکی از مشکلات اجتماعی مهم که به آن کم توجهی شده است شروع می شود. مشکل این است که پسر مذهبی نمی تواند جو دانشگاه را تحمل کند. این جو را با آرمان ها و عقایدش در تضاد می بیند. این مشکل فقط ناشی از دو تفکر متضاد نیست که در دانشگاه وجود دارد. (یعنی تفکر مذهبی و تفکر سکولار). بلکه نوعی نقد به سیستم دانشگاه مختلط نیز هست. (این نقد را ما به سیستم دانشگاه بعدا مفصلا در قالب یک پست بحث خواهیم کرد). براساس تفکر مذهبی رابطه زن و مرد فقط نمی تواند به صورت بحث های علمی باقی بماند. اگر به جای این خانم، آقایی با همین تفکر وجود داشت احتمالا مشکلات «دوران» خیلی کمتر بود. فیلم توانسته این تضاد را به خوبی در قالب دعواهایی که این دوبا هم می کنند نمایش دهد. اتفاقا استاد هم به این دعوا دامن می زند و عمدا این دو را با هم در یک پایان نامه شریک می کند. (از نظر واقعیت گرابودن این قضیه کمی تردید است).

در این برهه مخاطب از هر کدام از این دو طایفه که باشد با یکی ازدو طرف همزاد پنداری می کند. همراه با او جلو می رود و احساس او را دارد. وقتی این قضیه به او گفته می شود مخاطب هم بسیار عصبانی و شاکی می شود که آخر چرا...؟!. اما استاد همچنان اصرار دارد چون می گوید تقابل تضاد ها می تواند به نظریه جامعه آرمانی برسد. حال آنکه جامعه آرمانی از دیدگاه دو طرف کاملا فرق دارد. اصلا آرمانهای آن دو چیزهای دیگر است. (این حرف در یک تفکر دو قطبی مطرح شده است. اما اگر تفکر یک طرف را تعدیل کنیم، می توانیم بگوییم که مثلا دختر به تفکرات سکولاریستی اصلا اعتقادی ندارد، بلکه صرفا یک معترض به نحوه برخورد حزب اللهی هاست! )

در مورد این قضیه دو احتمال وجود دارد. 1- فیلم می خواسته بگوید کسانی که ظاهرا و یا رفتارا زیاد مذهبی نیستند هم اعتقادات مذهبی دارند ولی شرایط خانواده و اجتماع مانع از بروز آن مذهبیات می شود. 2- تفکر مذهبی موجود افراطی است و اگر بسیجیهای حزب اللهی هم در دام عشق گرفتار شوند کمی از گرمی می افتند و اینها هنوز واقعیات اجتماعی را نشناخته اند که این گونه عقاید و قضاوت های عجولانه ای می کنند.

شواهدی نظر اول را تایید می کند. و شواهدی نظر دوم. شاید منظورفیلم هر دو مورد باشد. (ما به هر دو نظر نقد داریم). به هر حال کلیت فیلم می خواهد بگوید ایرانی ها با هر سلیقه و نظری که باشد وقتی پای اصل مذهب به میان می آید، همه زیر پرچم آن جمع می شوند. حتی می خواست بگوید تفکر غربی، کاملا باطل است و همانطور که دیدیم اصول تفکرات دوران درکل فیلم تغییر نکرد. دختر غیر مذهبی، چادری شد ولی دوران فقط عاشق بود ولی همچنان مذهبی ماند.

اما علت این چادری شدن به طور واضح مشخص نبود. به نظر می آمد فیلم می خواست بازتولید لیلی و مجنون را در رسیدن تضاد ها به هم در عشق بیان کند. شاید هم واقعا می خواست بگوید دختر با تفکر غربی متحول شد و به اسلام برگشت. به هر حال این خانم به تمام معنا «قرتی» و بی حیا، تبدیل به شخصی جدی، با وقار و مسلمان شد. تا حدی که در روی پدر خود ایستاد و تفکرات فلسفی او را به هیچ گرفت. غرورش را زیر باران شست و پاک شد. می خواست بگوید عشق اثر تربیتی دارد. اگر انسان عاشق فرد مذهبی بشود، خود نیز اهل دل خواهد شد. (این دیدگاه عرفا است که با عشق به حق می توان انسان شد نه اینکه با تفکرات فلسفی و صغری و کبری[یعنی استدلال- نه خیال کنید اسم دو خواهر است!!! ])

درمقابل پسر نیز بلای مشابهی سرش آمد. او که به نظر میرسید از عشق دور بود، توانست به یک زن اجنبی علاقه پیدا کند. ولی تحولش اصلا در حد عقیده و اینها نبود. بلکه صرفا خواست «نفس» را از خواهرش به همسرش تبدیل کند!! تا حالا در مورد او بسیار با حیا و بدون نگاه حرام بود ولی الان قصد عروسی با او را داشت و به او نگاه کرد. فقط نفرتش را از آدم های به ظاهر قرتی تبدیل به کمی عقلانیت بیشتر کرد و این تفکر را تعدیل نمود. این هم علتش فهمیدن این نکته بود که این خانم زیاد هم بی دین نیست. می توان با او تعامل کرد و حتی اصلاحش شدنی است. پس از این درک عاشق شد و الّا او که می دانست به هیچ وجه از کسی که از تیپ و نوع حرف زدن او هم تنفر دارد، نمی تواند خوشش بیاید. می دانست در این صورت باید تمام عقایدش را زمین بگذارد. به طور خلاصه اگراین عشق به قیمت از دست دادن عقاید او بود، او هرگز به این کار تن نمی داد بلکه همچنان راه ثابت خود را ادامه می داد.

فقه چی می گوید؟

دیدیم که فیلم بسیار خوب تمام شد و عقیده مذهبی را کاملا ارجحیت داد. اما اشکالات قالبی زیادی داشت که ما این را از منظر احکام خدا بررسی می کنیم. در ابتدا باید دانست که برای رسیدن به هدف خوب نمی توان از هر وسیله ای استفاده کرد و باید وسایل هم مثل هدف، خوب باشند. اصطلاحا هدف وسیله را توجیه نمی کند. (باز هم ببخشید!). نقد کلی فقهی ما این است که فیلم باید میکوشید بعضی عناصری را که با فقه ما در تضاد است را با چیزهای دیگری عوض کند. هرچقدر هم فیلم زیبا تمام شود، باید در انتقال این مفاهیم هم زیبا عمل کند. (باید دانست که اشکالات ما از سر ملا لغتی بودن نیست بلکه چیزهایی است که از دید اسلام اهمیت دارد. پس لطفا زود قضاوت نکنید!! خیلی متشکر!)

1- از ابتدای فیلم صدای خواننده زنی می آید که کاملا واضح می خواند. دل من.... . ما هنوز هم نفهمیدیم این صدا که بسیار در فیلم تکرار می شود چه ربطی به مضامین فیلم دارد. و یا شاید هم برای ایجاد فضای باحال است که باز هم نباید از صدای زن به این واضحی استفاده می شد.

2- همیشه فیلم سعی می کرد بچه مذهبی ها را خیلی تند و به قول فیلم متحجر نشان دهد. مثل اینکه کلماتی به جز: الله اکبر، حاجی سیدت رو کشتن! و غیره بلد نیستند. خیلی هم بی ربط حرف می زنند. مثل اینکه یک دفعه می گفت: حجابت رو رعایت کن!! آدم های امّلی هستند که در ارتباط با نامحرم همیشه کارهای غیر عقلانی و عجیب غریب انجام می دهند. مثل اینکه یکی فقط پایین را نگاه می کرد و دیگری رویش را از نامحرم بر می گرداند. اینها نمی دانند که این کارهایی که اسمش را تحجر می گذارند همه اش مسائل احکام و فقه دین اسلام است که به تمسخر گرفته اند. اسلام به همه در قرآن توصیه می کند که نگاه خود را کاهش دهید. هیچ گاه خیره به نامحرم نگاه نکنید و از ارتباط با او جز خیلی مختصر و ضروری پرهیز نمایید. متاسفانه بعضی تفکرها به جایی می رسند که اسلام را معادل امّلی می دانند و گفتن جمله «استغفرالله ربی و اتوب الیه» را انتقال به کانال عربی!!

3- پایان نامه دونفری نوشتن خیلی امر نادر و بعیدی است در دانشگاه ها که خب از این می گذریم. ولی استادی که اهل جبهه و تقوا و مجلس امام حسین است چرا باید کاری کند که موجبات گناه جوانان معصوم را فراهم آورد. چرا خیلی از پایان نامه ها را بین دختر و پسرهای نامحرم انداخت. از این کار هر هدفی هم داشته باشد باز «اعانه بر اثم» است. (این عبارت یعنی کمک به انجام گناه که خیلی گناه بزرگی است).

[نکته حیاتی: ما در این قسمت از نقد، قصد داریم اشکالاتی که در فیلم وجود داشت و مهم بودند ولی در فیلم خیلی عادی و طبیعی نشان داده می شدند، نقد کنیم. می خواهیم بگوییم اینها طبیعی نیست بلکه خیلی نکات و سوتی های مهمی است که ممکن است سوء تفاهم های جدی ایجاد کند.]

از نظر احکام قرارگرفتن مرد و زن نامحرم در یک اتاق به طوری که کسی نتواند داخل آن شود حرام است. این ربطی به اینکه به کسی اعتماد داشته باشیم و یا نداشته باشیم ندارد. حکم خداست!

خیلی جالب است که تا قبل از عاشق شدن دختر و پسر، با هم خیلی عادی روابط داشتند و دیگران هم این را رابطه علمی می پنداشتند. حتی دختر به خانه پسر می آمد و بحث می شد. اما وقتی پای ازدواج وسط آمد مادر پسر، دیگر دختر را به خانه راه نداد و گفت «از الان دیگر حلال و حروم وجود دارد». یکی آن وسط نیست بپرسد تاحالا که باهم راحت رابطه داشتند دور از چشم شما، حلال و حروم نبودند که حالا شدند. تازه آن هم زمان ازدواج و خواستگاری!!! آدم از دست این نویسندگان چه بگوید؟! خیال می کنند اسم پایان نامه را که روی رابطه زن و مرد بگذاریم دیگر کاملا حلال می شود! نه عزیز برادر...

4- معلوم نشد نیروی انتظامی چرا این دو را دستگیر کرد؟ قبول دارم که انتظامی کارهای اتیغه زیاد می کند و کلی اشتباهات (گاهی در حد تیم ملی!) انجام می دهد ولی در فیلم، این حرکت نماد بقیه کارهای نیروی انتظامی است. دونفر را که در دوطرف میز پارک نوشته اند و دارند در مورد عشق به امام حسین حرف می زنند را دستگیر می کنند. آدم اینقدر قاط می زند که ممکن است حرف بابای دختر را باور کند که گفت: اینها (یعنی عناصر حکومتی رژیم) «خودگیری» دارند. آقاجان، اینها را تو را به خدا به همه رژیم و جمهوری اسلامی تعمیم ندهید. امان از دست نویسنده و کارگردان فیلم که چه بد این را جلوه داد!

5- آخرین چیزی که به نظرم قشنگ و درعین حال سوتی خیلی بزرگی بود صحنه آخر فیلم بود. فیلم در صحنه های آخر تماما در مجلس عزاداری است. همه دارند برای امام حسین گریه می کنند تا اینکه به شام غریبان می رسد. شمع ها روشن است چون «امشب شب شام غریبان است...». پدر سایه متحول می شود و به مجلس می آید و در گوشی به دوران میگوید: بیا دست زنت را بگیر و ببر. تا اینجا مشکلی ندارد و خیلی صحنه زیباست. اما ناگهان همه کسانی که در مجلس هستند بلند می شوند(مثل اینکه شنیده بودند یا همه منتظر آن بودند) ، شمع دست می گیرند و شاد می شوند. مجلس امام حسین به مجلس وصال دختر و پسر تبدیل می شود. (متاسفانه!) جا دارد بگوییم خیلی زشت است که این طور مجلس را به مسخره بگیریم. یعنی در آن مجلس هیچ کس به امام حسین توجه نمی کرده که همه یک دفعه از غم در امدند. (لطفا بقیه را هم بخوانید)

می دانم که نویسنده قصد خوبی داشته است. می خواسته بفهماند امام حسینی که مادر قول داده بود، خود به خواستگاری دم خانه پدر آمد و وعده به وقوع پیوست. یعنی در دل پدر نوری انداخت که توانست پسر را به همسری دخترش بپذیرد. اما چرا باید این گونه این را نشان دهد؟ مگر نمی توانست به طور خصوصی بدون اینکه مجلس به هم بخورد ،دوعاشق و معشوق به وصال هم برسند و بی حرمتی ای هم اتفاق نیفتد. حتما می شد ولی حیف که کارگردان به این معنی مهم توجه نکرد.

مطلب ما تموم شد. امیدوارم که خسته نشده باشید. منتظر نظرات خوبتان هستم و ازشون استفاده می کنم. مخلص همه ارادتمندای اباعبدالله هم هستیم-                                      تا پست بعدی فعلا یاعلی.

عاشق یک نگاهتم یا حسین

 



::: چهارشنبه 88/5/7::: ساعت 6:5 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 243
کل بازدید :643185
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<

دانشجویی گمنام. بیایید مسلمانی کنیم: «هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست/ ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست». طنز هم می نویسم اما: «طنز من هزل نیست، تعلیم است» از نظرات شما هم استفاده می کنم: «هرکه خواهد گو بیا و هرچه خواهد گو بگو/ کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست»
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
طنز[31] . آمریکا[20] . ازدواج[18] . خانواده[14] . فرهنگ[14] . داعش[12] . بدحجابی[12] . حجاب[10] . روحانی[9] . جنایت[8] . تکفیری[7] . اسرائیل[7] . برهنگی[6] . تهاجم فرهنگی[6] . بی حجابی[6] . جنگ نرم[6] . ساپورت[6] . غرب[6] . مذاکره[6] . ماهواره[5] . سلفی[5] . سوریه[5] . شبهه[5] . اشتغال زنان[5] . اسلام[4] . اقتصاد[4] . ایران[4] . اشتغال[4] . بی عفتی[4] . تحریم[4] . توهین[4] . صهیونیسم[4] . شعر[4] . مستهجن[4] . قرآن[4] . گناه[3] . فطرت[3] . فیلم موهن[3] . لختی[3] . وحشی[3] . شوهر[3] . شیطان[3] . شهادت[3] . ظلم[3] . عجیب[3] . عراق[3] . زنان[3] . ذلت[3] . دعا[3] . تهدید[3] . تروریسم[3] . دفاع مقدس[3] . جمهوری اسلامی[3] . جنگ[3] . جک[3] . حماقت[3] . انتقاد[3] . انحراف[3] . انتخابات[3] . برجام[3] . بی غیرتی[3] . اسراف[3] . اخلاق[3] . ISIS[3] . وهابیت[3] . وعده[2] . وهابی[2] . یهود[2] . کار فرهنگی[2] . مالیات[2] . Daesh[2] . Wahhabi[2] . استخدام[2] . استکبار[2] . استکبار ستیزی[2] . اروپا[2] . اربعین[2] . terror[2] . takfiri[2] . اختلاس[2] . انصاف[2] . اسلام هراسی[2] . امام حسین[2] . حامد زمانی[2] . حقوق بشر[2] . جنگ تحمیلی[2] . دروغ[2] . دزدی[2] . داستان[2] . خاطره[2] . خواب[2] . خدا[2] . پیروزی[2] . تجاوز[2] . تروریست[2] . بی حیایی[2] . پول[2] . تقوا[2] . تهمت[2] . تکان دهنده[2] . جرم[2] . دشمن اصلی[2] . رسانه[2] . رهبری[2] . روسپی[2] . سربازی[2] . سیاست[2] . زن[2] . سوال[2] . سیاسی[2] . شلوار[2] . صهیونیست[2] . عربستان[2] . غزه[2] . شبیخون فرهنگی[2] . شیعه[2] . شکست[2] . شهید مطهری[2] . شغل[2] . ورزش[2] . هسته ای[2] . نهی از منکر[2] . کاریکاتور[2] . مصرف گرایی[2] . مداحی[2] . گروهک تروریستی داعش[2] . مرگ بر آمریکا[2] . فلسطین[2] . قیامت[2] . قالتاق[2] . قالیباف . قبح شکنی . قبر . قتل . قدرت . قسمت . قطعنامه . قفل . قهرمان . گدا . گرانی . گرسنه . گرگ . گروهک تروریستی النصره . گناه کبیره . گنهکاران . گوسفند . گوگل کروم . لباس نامرئی . فلسفه . فیس بوک . فیسبوک . فیلم جنایات . قاتل . قاسم سلیمانی . فقه . فقیر . غربال . غربی ها . غریب . فرهنگ برهنگی . فرهنگ غلط . فرهنگ وبگردی . فروتنی . فریب . فساد . مرگ ناگهانی . مزدور . مسابقه . مسافر . گریه . گفتمان . مذهبی . مرد . مستکبرین . مسخره . مسلمان . مسلمانی . مسیحیان . مسکن . مشاجره . مشروعیت . مشکل . مشکل جامعه . مصاحبه . مدارا . مدافعان حرم . مدرنیته . مبارزه . مجلس خبرگان . مجوزها . محکومیت جنایات در جهان اسلام . مد . لطیفه . لعنت . لیبرال . مادر . مادی گرایی . مارقین . مال . مضحک . مطهری . معراج السعادة . معنی . مغالطه . مقبولیت . مقدسات . مقصر . ملوک الطوایفی . ملیت . ملک عبدالله . من زئوس هستم . مناظره . مناظره اول . منافق . منطق رأی . مهدوی کنی . مهریه کم . موسوی . موش . موش کثیف . میثم مطیعی . میرسلیم . میش . ناامیدی . نابودی اسرائیل . ناگفته ها . ناموس . ناکولا باسلی ناکولا . نتایج . نجس . نرم افزار اندروید سلام . نسل کشی . نظارت . نظام . نظام دوحزبی . نفقه . نفوذ . نقد . نقض غرض . نگاه حرام . نماز . نمایش ضعف . کاغذبازی . کافر . کالج حقوق . کامنت . کانال تلگرام . کاندید . کدخدا . کشتار . کشور . کلام بزرگان . کلاهبرداری . کلاهک اتمی آمریکا . کلیپ . کلیپ تصویری . کم فروشی . کمال . کماندو . کنیز . کودک . کوروش . کید ظالمان . نواب صفوی . نوجوان . نیرنگ . نکات مهم . هاروارد . هدف زندگی . هرزه گویی . هلاکت تروریست ها . همسرخواهی . هیلاری کلینتون . وابستگی . واتساپ . وبلاگ نویس . ورزش بانوان . وزیر امور خارجه . وطن پرستی . شلاق . شعر داعش . شوخی . شوهرخواهی . شکل عجیب دارت . شکنجه . صلح . شیعه لندنی . شیطان بزرگ . شبکه اجتماعی ایرانی . شبکه اجتماعی سلام . شبکه های اجتماعی . شجاعت . شراب خواری . شرایط رهبری . شعار سال 1396 . شهر هرت . شهوت . شهید . شهید آوینی .
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<