سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم باید خدا به هنگام نعمت شما را ترسان بیند ، چنانکه از کیفر هراسان . آن را که گشایشى در مالش پدید گردید و گشایش را چون دامى پنهان ندید ، خود را از کارى بیمناک در امان پنداشت ، و آن که تنگدست شد و تنگدستى را آزمایشى به حساب نیاورد پاداشى را که امید آن مى‏رفت ، ضایع گذاشت . [نهج البلاغه]

مسلمان نوشته ها


سخنی بسیار مهم و پایه ای در مورد عزاداری و قیام عاشورا

1268808_100

لطفا این مطلب را تا آخر و با دقت بخوانید. بحثی بسیار مهم است که با یک سوال شروع می شود و آن این است:

علت این همه گریه و عزاداری و روضه خوانی و ناراحتی و غم و اندوه چیست؟ صدها سال پیش، هزار و اندی سال پیش یک اتفاقی افتاده که تلخ بوده. خب هزاران و ده ها هزار اتفاق تلخ تر هم افتاده و کشت و کشتار و جنایات بشر علیه بشر بوده است. چرا برای همه آنها عزاداری نمی کنید؟ بسیاری انسان های خوب دیگر هم کشته شده اند. مادر و کودک ها کشته شده اند. جسارت شده است، به فجیع ترین وضع در آتش سوخته اند. سر بریده اند. کشته اند و …. . خب چه دلیلی دارد یک حادثه خیلی قدیمی این قدر تکرار شود. بازخوانی یک حادثه مربوط به صدها سال پیش چه فایده ای دارد؟ بعد هم یک بار دو بار، صدها سال است این حادثه بازخوانی می شود و بصورت تکراری حوادثش بیان می شود. چرا؟ آیا حوادث عبرت آموز دیگری در تاریخ وجود ندارد؟ آیا ما می توانیم و توان داریم برای تمام مصیبت هایی که بر بشریت وارد شده همواره ناراحت باشیم؟ این طور که زندگی ما مختل می شود. اگر ناراحتی برای جنایات بشر علیه انسان های خوب، لازم است، این طوری که خیلی غیر منطقی است. ما همواره و در همه لحظات باید نگران و ناراحت باشیم که چرا فلان موقع فلان کار زشت را کردند و جنایت کردند. خب بالاخره انجام شده است. و غصه خوردن بر کار انجام شده وجهی ندارد. فایده ای ندارد. این همه در سر زدن و عزاداری کردن و غم و اندوه خوردن و مجالسی که برگزار می شود دقیقا برای چیست؟ اگر بگویند بخاطر محبت به آن شخصیت و خاندان اوست، خب این که غیر عقلانی است این همه مجلس عزا و غم و اندوه برپا کنند صرفا به خاطر این که یک شخصیت را که مردم دوست دارند، به طرز فجیعی کشته اند. نهایتا چندسال بعد از کشته شدن این مراسمات برگزار می شود. چرا باید سینه به سینه منتقل شود؟ آیا عقلانی است ما سنت گذشتگان خود را انجام دهیم و بدون چون و چرا مطالبشان را نقل کنیم و عینا همان مراسمات را دوباره تکرار کنیم؟ خب مردم الان که دیگر کسی به نام امام حسین را ندیده اند و نشناخته اند که بخواهند او را دوست داشته باشند. ایشان یک شخصیت تاریخی است. بسیاری از شخصیت های تاریخی را کشته اند. به علل مختلف. شخصیت های محبوب و مورد احترام مردم. اما برای هیچ یک این قدر هر سال مصیبت گرفته نمی شود. چرا که دیگر به تاریخ می پیوندد. لذا برگزاری چند ده هزار مجلس که در همه آنها فقط غم و اندوه خورده شود و یک حادثه تلخ بازخوانی شود ، و این حادثه به فراموشی سپرده نشود، باید یک دلیل موجه عقلانی داشته باشد. و الا کاملا غیر عقلانی و بی منطق است. این همه خرج هم که میشود و وقت هایی هم که گذاشته می شود بی منطق است. دلیل آن چیست؟ چرا مردم این قدر غصه می خورند؟ خب شما می دانید که اگر چیزی خیلی تکرار شد دلیل بر خوب بودن و درست بودن آن نیست. ولو اینکه دهها هزار مراسم در کشور ایران همزمان در محرم برگزار شود باز هم این عقلا باعث توجیه قضیه نمی شود.

لطفا جواب تند به این صحبت ندهید. این که اگر کسی به عزاداری امام حسین اعتراض کرد و علت آن را سوال کرد، اگر با پاسخ تند و با تشر و تکفیر و عصبانیت برخورد شود، جز بی منطق بودن و بی منطق جلوه کردن طرفداران دین اسلام نتیجه دیگری ندارد. پاسخ باید قانع کننده و راضی کننده باشد که برای هر کسی که واقعا نمی داند، چه طرف مسلمان باشد و چه مسلمان نباشد. یا مثلا از افرادی باشد که به خاطر مسلمان بودن و شیعه بودن پدر و مادر اسما شیعه هستند اما چیزی از علت کارهای شیعیان نمی دانند، این مساله روشن شود و نباشد مانند افرادی که گول یک پروپاگاندا و تبلیغات وسیع را خورده اند و فقط در ظاهر به اهل بیت محبت پیدا کرده اند. بله. واقعیت این است که اگر فرد عمیقا این مساله را نشناسد، موقعی می رسد که می گوید من گول این همه تبلیغات و فیلم و کتاب و پرچم و پارچه و نوحه و سینه زنی و مراسم را خوردم ولی الان فهمیدم که همه اینها بی منطق بود. بی دلیل بود و صرفا سرگرمی و اتلاف وقت بود.

متاسفانه یک انگ دیگری هم که سریع چسبانده می شود این است که خب این ها همه شبهه افکنی دشمنان دین است. این ها همه دستگاه های استکباری نشر می دهند و سعی می کنند اعتقادات جوانان ما را تخریب کنند. این حرف هم خیلی متعصبانه است. اگر چیزی را آنها بیان کردند دلیل نمی شود که برای کسی سوال نیست و صرفا زورکی ایجاد شده است. نه . یک بحث منطقی است. ربطی هم به داخل و خارج ندارد. برای یک فرد این سوالات خود بخود ایجاد می شود اگر ذره ای اهل فکر باشد. نه این که صرفا چشم و گوش بسته در مراسمات شرکت کند و تظاهر به ناراحت بودن و گریه کردن کند به خاطر این که شنیده است این کار ثواب اخروی دارد. لذا این مجموعه سوالات شبهه افکنی هم نیست که بعضی غصه بخورند. باید این قضیه روشن شود. عمیق هم روشن شود که بالاخره وجه این کارها چیست. هدفش چیست. قرار است ما در ده روز محرم که عزاداری می کنیم و ناراحت می شویم و غصه می خوریم، بعدش چه اتفاقی بیفتد. قرار است چه چیزی به ما اضافه شود. آیا ما فقط باید مانند ربات شرکت کنیم چون توصیه شده است؟ یا چون ثواب اخروی دارد و گفته اند گناهان ما آمرزیده می شود و از عذاب جهنم نجات می یابیم؟ دیگر چه کار داریم که هدف چیست و برای چیست و اصل قضیه چه بوده است. این همه هیئت که تماما و یا قریب به اتفاق «ابراز احساسات» است و احساسات هم دلیل منطقی ندارد. چیزی در ابراز احساسات برای ما جا نمی افتد. صرفا ممکن است مقداری تحت تاثیر قرار بگیریم و بعد از مراسم هم تمام آن غصه های موقتی تبدیل به خنده و شادی شود و انگار نه انگار که چیزی بوده است و مصیبتی اتفاق افتاده است. می توانیم این قضیه را بعد از مراسمات بین افراد ببینیم. اما اگر واقعا عمیقا فهمیده شود، این غصه اصلا به مجلس عزا ختم نمی شود. فرد همواره ناراحت است و در دلش غصه می خورد و دنبال انجام کاری است. دنبال حصول نتیجه منطقی عزاداری است که به درد امروزش بخورد.

پاسخ در حد فهم نویسنده به طور خلاصه:

اول از همه سوال کننده باید ذهنش را از همه این مراسماتی که دیده که انجام می شود و شعر هایی که خوانده می شود و خالی کند. زیرا از این مراسمات لزوما نمی توان به عمق قضیه رسید. باید از ابتدا شروع کرد و دید چگونه به این جا رسیده است. این مراسمات ظاهر قضیه است و صرفا ناراحتی و عزاداری برای یک حادثه قدیمی تاریخی است.

مساله اصلی در یک کلمه «عدالت» است. اقدام علیه ظلم است. ساکت ننشتن در مقابل ستم و زورگویی است. در مقابل دروغ و فریب است. قیام علیه فرد و جامعه و حکومت ظالم و زور گو و ستم پیشه است. خفه نشدن در مقابل زورمداران و ارباب ثروت و زر و زور و تزویر است. در مقابل کسانی که می خواهند حق دیگران را پایمال کنند، دیگران را بکشند و جان و مال و ناموس دیگران را به غارت و تاراج برند، جنگیدن است. دست به سلاح بردن برای مقابله با جنایت علیه انسانیت است. علیه خوبی هاست. در یک کلام جنگ خوبی ها با بدی هاست برای از بین رفتن بدی ها. از میان بردن پلیدی ها و زشتی ها. جانمایه و بحث اصلی و موضوع عمیق این قضیه این است. هر چه گفته می شود و خوانده می شود و داد زده می شود، را کنار بگذاریم، جان قضیه این است. روح قضیه و ماجرای تاریخی امام حسین این است. با همه جزئیاتی که به آن اشاره می شود همه می خواهد به این ختم شود.

تمام ماجرای امام حسین به این می خواهد ختم شود که نباید در مقابل زورگویی ساکت بود. در مقابل حق خوری و گمراهی ساکت بود. هیچ کس از مردم نباید بگذارد بدی در جامعه وجود داشته باشد و رشد کند. جنگ همه خوبی های اخلاقی با همه رذایل و بدی های اخلاقی است. جنگ امام حسین یک جنگ ساده بر سر یک حکومت نیست. برای حکومت کردن نیست.

اصلا جنگ دین اسلام با کفر و مخالفان اسلام، به خاطر خود اسلام نیست. به این دلیل نیست که اسلام بخواهد خودش را با زور اثبات کند و تحمیل کند. اصلا اسلام بر سر خودش جنگ ندارد. دقت کنید. عده زیادی شبهه می کنند که دین اسلام یک دین متعصب و زورگویانه است. می خواهد به زور همه دنیا را مسلمان کند. هر کس هم که با او مخالفت کرد می خواهد سر به تنش نباشد. او را دوست دارد از سر راه بردارد. لذا برای حکومت و به دست گرفتن آن، امامش راه می افتد و این فاجعه کربلا پدید می آید. چرا که اسلام تماما دوست دارد اقوام و خویشان پیغمبرش به حکومت برسند و کس دیگری حق حکومت ندارند. لذا شبهه می کنند که اسلام امده بر مردم سوار شود و خود و وابستگان به آن صاحب قدرت برتر شوند. اما این حرف ها تماما غلط است. اصلا اسلام دین افراد متعصب نیست. بزگترین برخوردها را اسلام با بی عقلی کرده است. بی عقل ترین مردم جهان را که عرب های جاهلی بودند با منطق آشنا کرد. اسلام بسیار از بی عقلی و تعصب منتفر است به حدی که کسی را که متعصب است دیندار نمی داند. بی عقل را اصلا داخل در دین نمی داند. حتی جایی گفته است: هر کس در دلش به اندازه دانه کوچکی تعصب باشد بوی بهشت را حس نمی کند. اسلام اسلام احمق ها نیست. بلکه اسلام عاقلان است. اسلام انسان های با منطق است. لذا دین اسلام بر سر اسم با هیچ کسی جنگی ندارد. بر سر این که حالا چقدر از افراد مسلمان هستند و چقدر مسلمان نیستند، بحثی ندارد. بلکه اسلام به دنبال «حق طلبی» است. انسان های حق طلب مورد قبول اسلام هستند و دین اسلام آنها را تایید می کند و از خود می داند. کلمه «حنیف» هم به این معنی است. کسی که دنبال حق و حقیقت است و این یک صفت انسانی است. همه ما وجدانا حق طلبی را دوست داریم. کسانی که دنبال این باشند هر کاری درست انجام شود. هر چیزی درست سر جای خودش باشد. اسلام دنبال خوبی است. معتقد است یک خوبی در دنیا وجود دارد و یک بدی. بدی باید از بین برود و همه جا پر از خوبی شود. لذا انسان های خوب را اسلام دوست دارد. مثلا سخن و حرف راست و راست گویی مورد قبول و تایید اسلام است و دروغگویی را بد می داند و معتقد است باید دروغ از بین برود. اصل حرف اسلام با تمام دنیا این است که بیایید انسان های خوبی باشید. بیایید حق طلب باشید. مساله «هدایت» در دین اسلام یعنی چه؟ یعنی این که کسی را از بدی به سمت خوبی بکشاند. از طرق مختلف. پس اسلام به دنبال این نیست که هر کس بد است، نباشد و کشته شود و نابود شود. بلکه دنبال هدایت است. یعنی دنبال این است که افراد بد، از بدی ها کناره گیری کنند و خوب شوند. اخلاقشان خوب شود و زندگی شان درست شود. پس همه جنگ اسلام، همه درگیری اسلام با کسانی است که نمی خواهند خوب شوند. درگیری اسلام با تفکری است که منفعت خود را در بدی و بد بودن می بیند.

پس فلسفه جنگ در اسلام حق و عدل و ظلم است. جنگ اسلام جنگ قبیله ای نیست. جنگ نژادی نیست. جنگ بر سر خود اسلام نیست که عده ای مسلمان باشند و لزوما با عده ای که مسلمان نیستند مشکل داشته باشند. عده ای هستند که دوست دارند بدی را بصورت خوبی جلوه دهند چون با این کار حکومتشان حفظ می شود. منافعشان ثابت می ماند. این افراد دوست ندارند هدایت شوند. دوست ندارند خوب شوند. باهر روشی اسلام سعی می کند آنها را از بدی به سمت خوبی ببرد، آنها قبول نمی کنند و مقاومت می کنند. اصلا «امر به معروف» امر به اسلام و قبول آن نیست. بلکه امر به خوبی است. نهی از منکر هم نهی از بدی هاست. جلوگیری از ارتکاب بدی توسط انسان هاست. خب حال کسی که به بدی اصرار دارد و به هیچ وجهی حاضر نیست خوب شود، اسلام با این فرد و با این جامعه و با این حکومت می جنگد تا او را به راه خوبی برگرداند. یا در غیر این صورت نابود شود. از  بین رود. چرا که بدی مانع خوبی است. ظلم و ستم و بدی نباید باشد. اسلام با بی تفاوتی در مقابل ظلم و ستم دشمن است. اسلام با بی اهمیت بودن زندگی دیگران برای انسانها دشمن و مخالف است. اسلام دوست دارد همه دنیا پر از عدل و خوبی و خیر شود.

حال که فهمیدیم علت اصلی همه درگیری های دین اسلام چیست، می توانیم تحلیل کنیم.

هدف اسلام این است که حکومتی بر سر کار باشد که عادل باشد. شخصی حکومت کند که حق هر کسی را به او بدهد. خوبی را گسترش دهد. نه اینکه بی عقلی را گسترش دهد. انسان ها کارها را درست و صحیح انجام دهد. بهترین سبک زندگی را داشته باشند.

اسلام یک ادعا دارد که بهترین نحوه زندگی را خودش ارائه می دهد اما بر سر این عقیده به هیچ عنوان تعصب ندارد. یعنی بر سر کلیت این که اسلام بهترین راه نجات است کاملا بحث می کند و استدلال می آورد. اما نوع کارهایی که اسلام به مردم می گوید که انجام دهند، اکثر آن را مردم می فهمند که خوب است. کارهای نیکی است. بسیاری از قوانین اسلام همه پسند و مناسب و متناسب با وجدان همه انسان های عالم است. مثل اخلاق وسیعی که در اسلام توصیه شده است. پاره ای دیگر از قوانین هم هستند که خوبی آن برای همه کس واضح نیست و نیاز به توضیح دارد. اما بد هم نیست و با وجدان انسان در تضاد وتناقض نیست. پس اسلام همه اش خوبی و خیر و نیکی است. مبارزه با بدی هم اصول و اساس کارهای اسلام است.

به این معنا اسلام بیشتر از این که به دنبال تربیت مسلمان باشد به دنبال تربیت انسان های حق طلب و حق جو و حق خواه است. اسلام ادعا دارد که اوج حق خواهی و حق طلبی و اوج انسانیت و انسان بودن یک شخص در مسلمان بودن او متجلی می شود. یعنی اگر فردی بسیار حق طلب، اهل همه خوبی ها و مخالف کامل همه بدی ها باشد و هم در اعتقاد و هم در زبان و هم در عمل به این قضیه عمل کند، یک مسلمان واقعی و کامل است. اما اصول کلی دین اسلام کاملا قابل بحث منطقی و مباحثه عقلی است و اصلا این اصول از نظر اسلام اصول عقلی است نه اصول تعبدی و صرفا پذیرفتنی. یعنی در اسلام هیچ کس حق ندارد بی منطق و صرفا به خاطر پذیرفتن دین اسلام، این اصول را بپذیرد. تا به آنها نرسد و تا کاملا برایش مورد پذیرش نشود، قبول کردن چشم و گوش بسته اصول دین، از نظر اسلام هیچ ارزشی ندارد. اصطلاحا گفته می شود اصول دین تحقیقی است نه تقلیدی. یعنی تقلید در اصول حرام و ممنوع است.

اشخاصی مثل شهید مطهری، در کتاب ها و نوشته هایش سعی دارد این منطقی بودن و عقلی بودن اصول و قوانین اسلام را تا حدی نشان دهد و برای مخاطبان نمایان کند. یک کتاب ایشان نوشته است به نام حماسه حسینی که دو جلد است. در آنجا ریشه و روح قیام امام حسین را علیه حکومت وقت به صورت کاملا عقلی و منطقی بیان می کند و بیان می کند که چرا ما عزاداری می کنیم و عزاداری می کنیم که چه بشود و چه نتیجه ای برای ما حاصل شود. چه نتیجه عملی برای ما داشته باشد. و همین حرفی که ما در اینجا زدیم را با بیان دیگر بیان می کند. این که هدف حق طلبی و ظلم ستیزی است. چه در حوزه فردی و چه جامعه و چه حکومت. یعنی هم باید با فرد ظالم مبارزه کرد هم باید با جامعه ظالم مبارزه کرد و هم باید با حکومت ظالم مبارزه کرد. قیام امام حسین هر سه نوع مبارزه را در بر می گیرد. یعنی اسلام به ما می گوید با ظلم باید در هر سطحی مبارزه کرد. امام حسین که بسیار به اسلام مومن بود همین کار را دقیقا کرد. این مبارزه با ظلم باعث واکنش بسیار خشن ظالم و ستمگر شد. لذا آن فاجعه کربلا با همه ابعاد پیش آمد. البته یک نکته دیگر هم بود که آن حکومت ظالم، ظلم هایش را تحت لوای اسلام می کرد و این قضیه را شدید تر و مهم تر می کرد. البته اگر به نام اسلام هم نبود باز وظیفه انسان مسلمان بود که با ظلم مبارزه کند اما اگر ظلم، به صورت حق و عدالت جلوه داده شود قضیه حیاتی تر می شود چرا که بیشتر انحراف ایجاد می شود و فریب و کلک و دروغ  و تظاهر و خدعه و نیرنگ در آن بیشتر می شود.

خب حال این کار فایده اش چیست؟ فایده اش این است که همه ما برگردیم به حق طلبی. ما هم با ظلم مبارزه کنیم. در مقابل ظلم ساکت ننشینیم. خفه نشویم که گروهی به گروهی دیگر ستم کنند و حقشان را بخورند و آنها زور و قدرت نداشته باشند که حق خود را پس بگیرند، گروهی کارهای زشت کنند و زشتی ها و بدی ها را سعی کنند گسترش بدهند، و کسی هم به آنها هیچ نگوید. این سکوت به شدت در تضاد با اسلام است. عملا اسلام به کسی که در مقابل این حق و ظلم ساکت باشد، مسلمان نمی داند هرچند ظاهرش مسلمان باشد. جمله شهید مطهری این جا جالب است: شمر 1400 سال پیش مرد. به درک واصل شد. شمر امروزت را بشناس. شمر امروز موشه دایان است…. یعنی نخست وزیر اسرائیل همان مصداق شمر و مصداق ظلم و ستم امروز است و تو اگر می خواهی عزاداری ات فایده داشته باشد باید سعی کنی با شمر بیشتر مبارزه کنی. از هر طریقی که می توانی.  در غیر این صورت خواندن نوجوان اکبر من، هیچ فایده ای ندارد و حتی تحریف فلسفه عزاداری و قیام امام حسین محسوب می شود.

لذا هر چقدر عزاداری امام حسین باعث شود که افراد ظلم ستیز تر شوند و حق طلب تر و حق گو تر و حق خواه تر باشند، افراد بیشتر به سمت خوبی ها نزدیک شوند این یعنی عزاداری به هدف خود رسیده است. این که می گویند هر اشکی که برای عزای امام حسین ریخته شود باعث بخشش گناهان می شود و مقدس است، از نظر شهید مطهری نیاز به توضیح دارد. به هیچ عنوان هر اشکی باعث آمرزش نمی شود. بلکه اشکی که فقط برای دلسوزی نسبت به اهل بیت و تماشای وصف ذلت و بدبختی اهل بیت شود، اشک ترحم اصلا مورد قبول نیست. چون اشک ترحم همان طور که برای یک مظلوم عادی ممکن است ریخته شود برای امام حسین هم ریخته می شود. بلکه اشک اصلی اشک حماسه است. اشک بر مظلومیت حق و ناراحتی برای گمراهی انسان ها باشد. ناراحتی برای این که افرادی که به حق قیام کنند و قصد اصلاح جامعه را داشته باشند این طور به خاطر جهل و نادانی مردم و حکومت منافق، سرکوب می شود. اشک بر حماسه آفرینی در راه احیای حق و عدالت است. این حماسه آفرینی مفهومی جهانی است و همگان را تحت تاثیر قرار می دهد. این رمز ماندگاری قیام امام حسین است. ذکر این حق طلبی اگر حتی هر ساله تکرار شود به خاطر این است که هر ساله ظلم هست و مظلوم هست و قرار است با این عزاداری ها افراد عملا بیشتر به مبارزه با ظلم و ظالم بپردازند و به سیره امام حسین بیشتر عمل کنند. قرار هست با عزاداری بیشنتر حق طلب شویم و بیشتر برایمان مهم باشد و بیشتر ناراحت شوند که عده ای ظلم می کنند. بی گناه می کشند. بر جان و مال افراد مسلط شده اند. دیگران را وابسته به خود کرده اند و آزادی را از مردم دنیا سلب نموده اند. ناراحت شوند و بخواهند کاری کنند. عزاداری حماسه آفرین یعنی عزاداری که به همه انسان ها نیت و انگیزه شروع کار خوب و دعوت به خوبی ها را دهد. هر کسی هر آنچه می تواند بخواهد که با بدی ها مبارزه کند و آنها را تبدیل به خوبی کند. کسی با جهل مبارزه کند با علم، کسی با دروغ مبارزه کند با راست. کسی با برهنگی مبارزه کند با پوشش و قص علی هذا.

لذا عزاداری باید به ما تذکر دهد که مبارزه با ظلم و بدی ها نیاز به تلاش زیاد دارد. نیاز به جهاد و کوشش زیاد در راه نیکی ها دارد. لذا ما اهل جهاد شویم. اهل مبارزه و کار و تلاش شویم. اهل کار در جهت اهداف خوب و نیکی شویم. اهل اصلاح بدی در همه دنیا شویم. عملا عزاداری می خواهد ما را بیشتر انسان کند. یک انسان واقعی.

ان شا الله در حد فهم خودم توضیح داده باشم. اما باز این یک تلاش کوچک بود. کسانی که می توانند خواهش می کنم بیشتر روی این قضیه اسلام و حق طلبی صحبت کنند و عقلانیت را در نهضت عاشورا بیشتر نشان دهند و نمایان سازند.

اما در مورد اشکالات وارد بر عزاداری های امروزی و این که چقدر با این اهداف فاصله دارند فعلا مجال بحث نیست.



::: چهارشنبه 95/7/21::: ساعت 12:49 صبح


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 61
بازدید دیروز: 48
کل بازدید :642877
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<

دانشجویی گمنام. بیایید مسلمانی کنیم: «هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست/ ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست». طنز هم می نویسم اما: «طنز من هزل نیست، تعلیم است» از نظرات شما هم استفاده می کنم: «هرکه خواهد گو بیا و هرچه خواهد گو بگو/ کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست»
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
طنز[31] . آمریکا[20] . ازدواج[18] . خانواده[14] . فرهنگ[14] . داعش[12] . بدحجابی[12] . حجاب[10] . روحانی[9] . جنایت[8] . تکفیری[7] . اسرائیل[7] . برهنگی[6] . تهاجم فرهنگی[6] . بی حجابی[6] . جنگ نرم[6] . ساپورت[6] . غرب[6] . مذاکره[6] . ماهواره[5] . سلفی[5] . سوریه[5] . شبهه[5] . اشتغال زنان[5] . اسلام[4] . اقتصاد[4] . ایران[4] . اشتغال[4] . بی عفتی[4] . تحریم[4] . توهین[4] . صهیونیسم[4] . شعر[4] . مستهجن[4] . قرآن[4] . گناه[3] . فطرت[3] . فیلم موهن[3] . لختی[3] . وحشی[3] . شوهر[3] . شیطان[3] . شهادت[3] . ظلم[3] . عجیب[3] . عراق[3] . زنان[3] . ذلت[3] . دعا[3] . تهدید[3] . تروریسم[3] . دفاع مقدس[3] . جمهوری اسلامی[3] . جنگ[3] . جک[3] . حماقت[3] . انتقاد[3] . انحراف[3] . انتخابات[3] . برجام[3] . بی غیرتی[3] . اسراف[3] . اخلاق[3] . ISIS[3] . وهابیت[3] . وعده[2] . وهابی[2] . یهود[2] . کار فرهنگی[2] . مالیات[2] . Daesh[2] . Wahhabi[2] . استخدام[2] . استکبار[2] . استکبار ستیزی[2] . اروپا[2] . اربعین[2] . terror[2] . takfiri[2] . اختلاس[2] . انصاف[2] . اسلام هراسی[2] . امام حسین[2] . حامد زمانی[2] . حقوق بشر[2] . جنگ تحمیلی[2] . دروغ[2] . دزدی[2] . داستان[2] . خاطره[2] . خواب[2] . خدا[2] . پیروزی[2] . تجاوز[2] . تروریست[2] . بی حیایی[2] . پول[2] . تقوا[2] . تهمت[2] . تکان دهنده[2] . جرم[2] . دشمن اصلی[2] . رسانه[2] . رهبری[2] . روسپی[2] . سربازی[2] . سیاست[2] . زن[2] . سوال[2] . سیاسی[2] . شلوار[2] . صهیونیست[2] . عربستان[2] . غزه[2] . شبیخون فرهنگی[2] . شیعه[2] . شکست[2] . شهید مطهری[2] . شغل[2] . ورزش[2] . هسته ای[2] . نهی از منکر[2] . کاریکاتور[2] . مصرف گرایی[2] . مداحی[2] . گروهک تروریستی داعش[2] . مرگ بر آمریکا[2] . فلسطین[2] . قیامت[2] . قالتاق[2] . قالیباف . قبح شکنی . قبر . قتل . قدرت . قسمت . قطعنامه . قفل . قهرمان . گدا . گرانی . گرسنه . گرگ . گروهک تروریستی النصره . گناه کبیره . گنهکاران . گوسفند . گوگل کروم . لباس نامرئی . فلسفه . فیس بوک . فیسبوک . فیلم جنایات . قاتل . قاسم سلیمانی . فقه . فقیر . غربال . غربی ها . غریب . فرهنگ برهنگی . فرهنگ غلط . فرهنگ وبگردی . فروتنی . فریب . فساد . مرگ ناگهانی . مزدور . مسابقه . مسافر . گریه . گفتمان . مذهبی . مرد . مستکبرین . مسخره . مسلمان . مسلمانی . مسیحیان . مسکن . مشاجره . مشروعیت . مشکل . مشکل جامعه . مصاحبه . مدارا . مدافعان حرم . مدرنیته . مبارزه . مجلس خبرگان . مجوزها . محکومیت جنایات در جهان اسلام . مد . لطیفه . لعنت . لیبرال . مادر . مادی گرایی . مارقین . مال . مضحک . مطهری . معراج السعادة . معنی . مغالطه . مقبولیت . مقدسات . مقصر . ملوک الطوایفی . ملیت . ملک عبدالله . من زئوس هستم . مناظره . مناظره اول . منافق . منطق رأی . مهدوی کنی . مهریه کم . موسوی . موش . موش کثیف . میثم مطیعی . میرسلیم . میش . ناامیدی . نابودی اسرائیل . ناگفته ها . ناموس . ناکولا باسلی ناکولا . نتایج . نجس . نرم افزار اندروید سلام . نسل کشی . نظارت . نظام . نظام دوحزبی . نفقه . نفوذ . نقد . نقض غرض . نگاه حرام . نماز . نمایش ضعف . کاغذبازی . کافر . کالج حقوق . کامنت . کانال تلگرام . کاندید . کدخدا . کشتار . کشور . کلام بزرگان . کلاهبرداری . کلاهک اتمی آمریکا . کلیپ . کلیپ تصویری . کم فروشی . کمال . کماندو . کنیز . کودک . کوروش . کید ظالمان . نواب صفوی . نوجوان . نیرنگ . نکات مهم . هاروارد . هدف زندگی . هرزه گویی . هلاکت تروریست ها . همسرخواهی . هیلاری کلینتون . وابستگی . واتساپ . وبلاگ نویس . ورزش بانوان . وزیر امور خارجه . وطن پرستی . شلاق . شعر داعش . شوخی . شوهرخواهی . شکل عجیب دارت . شکنجه . صلح . شیعه لندنی . شیطان بزرگ . شبکه اجتماعی ایرانی . شبکه اجتماعی سلام . شبکه های اجتماعی . شجاعت . شراب خواری . شرایط رهبری . شعار سال 1396 . شهر هرت . شهوت . شهید . شهید آوینی .
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<